۲۷ فروردین ۱۴۰۴، ۹:۰۷

مصرف‌ زدگی، افراد را به فراموشی مناسبات اخلاق اجتماعی کشانده است

مصرف‌ زدگی، افراد را به فراموشی مناسبات اخلاق اجتماعی کشانده است

مصرف زدگی آنقدر در تار و پود مناسبت‌های اجتماعی ما عجین شده که افراد برای رفع نیازهای مصرفی خود، همه مناسبت‌های اخلاقی را جهت رفع نیازهای پدیدآمده از تبلیغات به فراموشی می‌سپارند.

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-سینا سفالگر: یکی از موضوعات قابل توجه در جهان معاصر، رواج «مصرف‌گرایی فزاینده» است. موضوعی که به زعم برخی تحلیلگران و صاحب نظران، یکی از عوارض جانبی مدرنیته و جهان سرمایه داری است. در این راستا، بعضی از جامعه شناسان و تئوریسین‌های حوزه فرهنگی سعی داشته و دارند تا ریشه‌های اصلی این پدیده را به نحو دقیق‌تری مورد بررسی و واکاوی قرار دهند. پدیده‌ای که ورای ریشه‌های خود، معطوف به تحقق اهدافی نیز است که لزوماً بر همگان روشن نیست و الگوهای خاص کنشی و رفتاری را در جوامع و کشورهای مختلف ایجاد می‌کند.

مصرف‌گرایی به معنای تمایل مفرط به خرید و استفاده از کالاها و خدمات است. این پدیده به ویژه در جوامع مدرن با افزایش تولید و تبلیغات گسترده کالاها و خدمات، شکل می‌گیرد. در واقع، مصرف‌گرایی فزاینده نه تنها به افزایش نیازهای مادی بلکه به تحولات فرهنگی و اجتماعی نیز تأثیر می‌گذارد. با توجه به این موضوع، به نظر می‌رسد که مصرف‌گرایی می‌تواند نتیجه طبیعی تغییرات اقتصادی و فرهنگی باشد که در نتیجه جهانی شدن شکل می‌گیرد.

تغییرات اقتصادی

تغییرات اقتصادی، یکی از مهم‌ترین عوامل محرک مصرف‌گرایی فزاینده در جوامع امروزی است. این تغییرات شامل رشد تولید، افزایش درآمد، و گسترش بازارهای رقابتی می‌شود که همگی به افزایش دسترسی به کالاها و خدمات و در نتیجه، افزایش تمایل به مصرف منجر می‌شوند.

توسعه سریع فناوری‌های تولید در دهه‌های اخیر، به تولید انبوه کالاها و خدمات با هزینه‌های کمتر منجر شده است. به عنوان مثال، در صنعت پوشاک، تولیدکنندگان با استفاده از فناوری‌های نوین و دسترسی به نیروی کار ارزان در کشورهای در حال توسعه، قادر به تولید لباس با قیمت‌های بسیار پایین‌تر شده‌اند. این امر باعث می‌شود که مصرف‌کنندگان، به راحتی و با هزینه‌ی کمتر به خرید لباس‌های جدید و متنوع روی آورند. به همین ترتیب، در صنایع دیگر مانند لوازم الکترونیکی، خودرو و مواد غذایی نیز شاهد کاهش قیمت‌ها و افزایش دسترسی به محصولات هستیم.

رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه در بسیاری از کشورها، قدرت خرید مردم را افزایش داده است. این امر، به نوبه خود، باعث شده است که مصرف‌کنندگان توانایی بیشتری برای خرید کالاها و خدمات داشته باشند. به عنوان مثال، در کشورهای توسعه‌یافته، افزایش درآمد باعث شده است که افراد بتوانند علاوه بر نیازهای اساسی، به خرید کالاهای لوکس و تفریحی نیز بپردازند. این افزایش قدرت خرید، به طور مستقیم بر افزایش تقاضا و مصرف‌گرایی تأثیر می‌گذارد. در ایران نیز، هرچند نوسانات اقتصادی و تورم وجود دارد، اما در برخی دوره‌ها، افزایش درآمد (حتی ناچیز) باعث افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات خاصی شده است.

بازارهای رقابتی، تولیدکنندگان را به نوآوری و ارائه محصولات جدید و جذاب تشویق می‌کنند. تبلیغات گسترده و بازاریابی هوشمندانه نیز مصرف‌کنندگان را به خرید کالاها و خدمات ترغیب می‌کند. به عنوان مثال، کمپین‌های تبلیغاتی شرکت‌های بزرگ تولیدکننده تلفن همراه، با معرفی مداوم مدل‌های جدید و با قابلیت‌های پیشرفته، مصرف‌کنندگان را به تعویض گوشی‌های قدیمی و خرید مدل‌های جدید ترغیب می‌کنند. این تبلیغات، احساس نیاز کاذب را در افراد ایجاد کرده و آن‌ها را به مصرف بیشتر سوق می‌دهند. در ایران نیز، با وجود محدودیت‌ها، شاهد تبلیغات گسترده محصولات مختلف در رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی هستیم که بر رفتار مصرف‌کنندگان تأثیر می‌گذارد. این عوامل، در مجموع، باعث شکل‌گیری یک چرخه مصرف‌گرایی می‌شوند که در آن، تولید بیشتر، مصرف بیشتر را به دنبال دارد.

تأثیرات فرهنگی

تأثیرات فرهنگی، نقش مهمی در شکل‌گیری و تداوم مصرف‌گرایی فزاینده دارند. در جوامع مدرن، مصرف کالاها و خدمات، به عنوان نمادی از هویت، جایگاه اجتماعی و حتی خوشبختی تلقی می‌شود. این دیدگاه‌ها، به طور قابل توجهی بر رفتارهای مصرفی افراد تأثیر می‌گذارند.

در بسیاری از جوامع، کالاها و خدمات مورد استفاده افراد، به عنوان نشانه‌ای از هویت فردی و گروهی در نظر گرفته می‌شوند. به عنوان مثال، انتخاب لباس، خودرو، لوازم جانبی و حتی نوع تفریحات، می‌تواند نشان‌دهنده سلیقه، ارزش‌ها و سبک زندگی فرد باشد. در این راستا، افراد سعی می‌کنند با خرید کالاهایی که با هویت مورد نظرشان همخوانی دارد، خود را به دیگران معرفی کنند. این امر، به خصوص در میان جوانان و نوجوانان، بسیار رایج است. برای مثال، استفاده از برندهای خاص پوشاک یا لوازم الکترونیکی، می‌تواند نشان‌دهنده عضویت در یک گروه اجتماعی خاص یا تمایل به داشتن یک سبک زندگی مدرن باشد.

در بسیاری از فرهنگ‌ها، مصرف کالاها و خدمات، به عنوان ابزاری برای نمایش جایگاه اجتماعی و موفقیت تلقی می‌شود. افراد با خرید کالاهای لوکس، خانه‌های بزرگ، خودروهای گران‌قیمت و شرکت در تفریحات خاص، سعی می‌کنند جایگاه خود را در جامعه به نمایش بگذارند. این امر، به خصوص در جوامعی که ارزش‌های مادی در آن‌ها پررنگ‌تر است، نمود بیشتری دارد. برای مثال، خرید یک خودروی گران‌قیمت، می‌تواند نشان‌دهنده موفقیت شغلی و اقتصادی فرد باشد و او را در نظر دیگران، در جایگاه بالاتری قرار دهد. این رقابت برای کسب جایگاه اجتماعی، به افزایش مصرف و تمایل به خرید کالاهای گران‌قیمت منجر می‌شود.

در فرهنگ مصرف‌گرا، تبلیغات و رسانه‌ها، اغلب مصرف کالاها و خدمات را به عنوان راهی برای دستیابی به خوشبختی و رضایت از زندگی معرفی می‌کنند. این پیام‌ها، باعث می‌شوند که افراد، به اشتباه، گمان کنند که با خرید کالاهای بیشتر، می‌توانند احساس خوشبختی و رضایت بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال، تبلیغات لوازم آرایشی و بهداشتی، اغلب بر این نکته تأکید دارند که با استفاده از این محصولات، می‌توان زیبایی و جذابیت بیشتری داشت و در نتیجه، احساس خوشبختی بیشتری کرد. این دیدگاه، باعث می‌شود که افراد، به طور مداوم، به دنبال خرید کالاهای جدید برای رسیدن به خوشبختی باشند، که این موضوع خود باعث افزایش مصرف‌گرایی می‌شود. در ایران نیز، این تأثیرات فرهنگی قابل مشاهده است. تبلیغات و رسانه‌ها، نقش مهمی در شکل‌دهی به ارزش‌ها و رفتارهای مصرفی افراد دارند و بر تمایل آن‌ها به مصرف بیشتر تأثیر می‌گذارند.

این پدیده در طی سال‌های اخیر در کشورمان ایران نیز قابل مشاهده بوده است. موضوعی که گاه و بیگاه به آن اشاره شده و البته که افراد مختلف در جامعه می‌توانند نمودهای عینی آن را در موقعیت‌های مختلف و در ارتباطشان با دیگران مشاهده کنند. از این رو، خبرگزاری مهر در گفتگو با مصطفی آب‌روشن پژوهشگر جامعه شناسی، نویسنده و تحلیلگر مسائل اجتماعی، به واکاوی چند علامت سوال مهم با محوریت رواج مصرف‌زدگی در جهان معاصر و به ویژه در ایران امروز پرداخته است. آنچه در ادامه می‌خوانید بخش نخست این گفتگو است:

*یکی از موضوعاتی که بسیاری از جامعه شناسان و حتی مردم عادی به آن اشاره دارند، این مساله است که مصرف گرایی به یک فرهنگ غالب در کشورمان تبدیل شده که نمودهای عینی خود را به شیوه‌های مختلف به نمایش می‌گذارد. به نظر شما دلیل اوج گیری مصرف‌گرایی فزاینده در جامعه ایران امروز چیست؟

مصرف گرایی معلول زندگی در جوامعی است که چشم و هم چشمی بعنوان یک فرهنگ بیمار گونه همچنان ساری و جاری است. مصرف زدگی، تجمل‌گرایی و نمایش فخر فروشانه دارایی‌های مادی یکی از انحراف‌های اخلاقی و یک بیماری اجتماعی در جوامعی است که تراز فرهنگی پایینی دارند. مصرف زدگی یکی از معضلات رفتاری جامعه امروز ماست که با الگوها و شاخصه‌های منطقی مصرف، فاصله زیادی دارد.

علیرغم اینکه تورم و کاهش قدرت خرید، محدودیت‌های فراوانی در سبد خرید شهروندان ایجاد کرده است اما فشار فرهنگ چشم و هم چشمی همچنان افراد را به خرید کالاهای لوکس و غیرضروری مجبور می‌کند تا احساس بهتری از وضعیت خود را در دیگران ایجاد کنند.

مصرف زدگی و تجمل گرایی آنقدر در تار و پود مناسبت‌های اجتماعی مان عجین شده که افراد برای رفع نیازهای مصرفی خود، همه مناسبت‌های اخلاقی را جهت رفع نیازهای پدید آمده از تبلیغات و چشم و هم‌چشمی‌ها به فراموشی می‌سپارند. امروزه حضور در میهمانی‌ها حس خوب و خوشایندی را برایمان به ارمغان نمی‌آورد در گذشته دورهمی‌ها همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کرد و افراد نه تنها از مصاحبت با یکدیگر لذت می‌بردند بلکه مشکلاتشان را جهت گره گشایی به اقوام و دوستان بازگو می‌کردند و در شرایط دشوار از همدیگر حمایت می‌کردند اما با تحلیل موقعیت در مناسبت‌های امروزی در می‌یابیم که میهمان و میزبان به شکل ضمنی و فعالانه‌ای در حال فخرفروشی و به نمایش گذاشتن دارایی‌های شأن هستند و تلاش فراوانی می‌کنند که در فرصت بوجود آمده خود را برتر، شایسته‌تر و متمایزتر از دیگری جلوه دهند.

در این شیوه نگرش قدرت مالی، ثروت و به نمایش گذاشتن دارایی‌ها مبنای افتخار، منزلت و پایگاه برتر اجتماعی تلقی می‌شود و پرستیژ اجتماعی فقط با متمایز بودن و متمایز دیده شدن به دست می‌آید. گفتنی است که این الگوهای رفتاری بیشتر مختص طبقات متوسط و یا نوظهوری است که می‌خواهند به دیگران ثابت کنند که متعلق به طبقه بالای اجتماعی هستند و به شکل ضمنی تمایل دارند تا احترام ویژه‌ای را از دیگران طلب کنند.

*این گروه‌ها به دنبال چه چیزی هستند؟

این گروه‌های اجتماعی بدنبال هویت خودساخته‌ای هستند که انها را برتر و موجه‌تر از دیگران جلوه دهد. از منظر جامعه شناختی نوع مصرف افراد جامعه در ایران گویای طبقه اجتماعی افراد نبوده بلکه اکثر خانواده‌ها نه تنها متناسب با طبقه اجتماعی-اقتصادی‌شان رفتار نمی‌کنند بلکه به شکل فعالانه‌ای تمایل دارند در بودجه‌بندی هزینه‌های خانواده، درآمد خود را بیشترصرف خرید کالاهایی کنند که کارکردی نمایشی داشته باشد که بنظر می‌رسد نوعی جعل هویت را در جامعه شاهدیم.

تجمل گرایی در جوامعی رخ می‌دهد که کالای مصرفی بهایی بالاتر از سازنده‌اش یعنی انسان پیدا می‌کند و ارزش‌های انسانی با سبک مصرفی افراد مورد قضاوت قرار می‌گیرد. در این شرایط، مبلمان منزل، مدل ماشین و نوع پوشش ظاهری بیانگرعیار شخصیتی افراد تلقی خواهد شد. به همین علت اخلاق انسانی به سستی گراییده و هزینه بر درآمد چنان پیشی می‌گیرد که فرد به خاطر اینکه از قافله عقب نماند، زندگی کاری خود را پیش فروش می‌کند و به زندگی قسطی تن می‌دهد که تمامی این فرایند به معنای اسارت انسان در برابر شیء یا کالای خود ساخته‌اش است.

عده‌ای نیز برای فرار از مشکلات روحی و اجتماعی خود به خرید و مصرف روی می‌آورند در واقع این موضوع می‌تواند به عنوان یک نوع تسکین موقتی عمل کند.

*آیا مصرف گرایی را نمی‌توان به مثابه یک نتیجه نظام سرمایه داری جهانی ارزیابی کرد؟

در پاسخ به این سوال بایستی خدمتتان عرض کنم که مصرف‌گرایی نه تنها نتیجه مستقیم سیستم سرمایه‌داری است، بلکه به نوعی موتور محرکه‌ای برای ادامه این نظام نیز محسوب می‌شود. بطور کلی مکانیزم نظام سرمایه‌داری بر اساس عرضه و تقاضا عمل می‌کند. در این نظام، تولیدکنندگان به دنبال افزایش فروش و سود خود هستند و برای این کار، نیاز به ایجاد تقاضا دارند.

این امر منجر به تبلیغات گسترده و ترویج مصرف‌گرایی می‌شود. نظام سرمایه‌داری تمایل دارد فرهنگی را ترویج دهد که در آن موفقیت و خوشبختی انسان با مصرف کالاها گره خورده است. این فرهنگ می‌تواند به افراد القا کند که برای احساس رضایت و خوشحالی، باید به مصرف کالاهای خاص روی اورند لذا جهانی‌سازی، که یکی از ویژگی‌های بارز نظام سرمایه‌داری است، موجب تبادل فرهنگی و اقتصادی بین کشورهای مختلف می‌شود بطوریکه امروزه نیاز یک جوان روستایی مشابه فردی است که در دنیای غرب زندگی می‌کند

*به نظر شما رواج مصرف گرایی در جوامع، حامل چه تبعات منفی دیگری خواهد بود؟

مصرف گرایی افراد را از ارزش‌های واقعی زندگی، مانند روابط انسانی، سلامتی و آرامش ذهنی دور می‌کند بطوریکه، کیفیت زندگی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. مصرف‌گرایی نابرابری‌های اجتماعی را تشدید کند. افرادی که توانایی مالی بیشتری دارند می‌توانند به راحتی از کالاها و خدمات لوکس بهره‌مند شوند، در حالی که دیگران ممکن است به دلیل عدم دسترسی به منابع مالی مناسب، از این فرصت‌ها محروم بمانند و دچار ناکامی‌های متنوع شوند. فشار برای خرید و مصرف می‌تواند منجر به احساس ناکامی و عدم رضایت درونی در افراد شود. بسیاری از شهروندان ممکن است احساس کنند که برای خوشبختی و موفقیت باید کالاهای بیشتری داشته باشند، که این احساس می‌تواند به گسترش اضطراب و افسردگی منجر شود.

ادامه دارد…

کد خبر 6377068

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • IR ۱۱:۴۸ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۷
      3 0
      یکی دیگه از دلایل اقتصادی تضعیف اخلاق در جامعه ما تورم بالا هستش
      • IR ۱۱:۵۹ - ۱۴۰۴/۰۱/۲۷
        0 0
        صد در صد و از همه چیز هم مهم تر است.کاد الفقر ان یکون کفرا اخلاق که سهله