خبرگزاری مهر- گروه استانها- ریحانه شهبازی: در فضای سیاسی و اقتصادی کنونی، موضوع مذاکره با آمریکا و رویکردهای دیپلماتیک کشورمان از جمله مسائلی است که همواره مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. از سوی دیگر، چالشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور نیازمند راهکارهای اساسی و عملیاتی است. حال در گفتگوی تفصیلی با بشیر اسماعیلی دکتری روابط بینالملل و استاد دانشگاه به بررسی ابعاد مختلف مذاکره با آمریکا، سیاستهای دیپلماتیک، و راهکارهای بهبود شرایط کشور پرداختیم.
آیا دولت ترامپ برای مذاکره قابل اعتماد است؟
در عرصه دیپلماسی، بهخصوص در روابط با کشورهای غربی، مسئله اعتماد جایگاهی ندارد. مذاکرات بر پایه منافع و میزان قدرت طرفین انجام میشود. سابقه نشان داده است که دولت آمریکا، بهویژه در دوره ترامپ، عهدشکنیهای متعددی داشته است؛ از خروج از توافقات بینالمللی تا لغو قراردادها پیش از اجراییشدن. به عنوان مثال، ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود، توافقی را در کانادا امضا کرد اما هنوز هواپیمای او به واشنگتن نرسیده بود که آن را لغو کرد. بنابراین، مذاکره با چنین دولتی تنها در صورتی میتواند نتیجهبخش باشد که ما با دست پر وارد شویم و برگهای برندهای برای اعمال فشار بر طرف مقابل داشته باشیم.
آیا سابقه آمریکا در عهدشکنی فقط به دوران ترامپ محدود میشود؟
خیر، آمریکا در طول تاریخ خود نشان داده است که به تعهداتش پایبند نیست. از خروج از پیمان کیوتو و برجام گرفته تا لغو یکجانبه توافقات تجاری، این کشور بارها ثابت کرده است که در صورت تغییر شرایط، بهراحتی از توافقات بینالمللی خارج میشود. بنابراین، مذاکره با آمریکا تنها در صورتی نتیجه خواهد داد که ما ابزارهای لازم برای ضمانت اجرای تعهدات طرف مقابل را در اختیار داشته باشیم.
اگر آمریکا پیشنهاد مذاکره دهد، آیا باید آن را پذیرفت؟
مذاکره زمانی سودمند است که منجر به دریافت امتیاز در مقابل امتیازدهی شود. آمریکا در حال حاضر در تلاش است ایران را در موضع ضعف قرار دهد، تحریمهای اقتصادی و فشار حداکثری را بازگرداند و همزمان ایران را به مذاکره دعوت کند. هدف اصلی آنها این است که بیشترین امتیاز را بدون ارائه امتیازی متقابل بگیرند. در چنین شرایطی، پذیرش مذاکره بدون داشتن اهرمهای فشار به ضرر منافع ملی است. نقل قول معروفی از وینستون چرچیل وجود دارد که میگوید: «ما اکنون در محاصره نازیها هستیم، اگر مذاکره کنیم، هیتلر بیشترین امتیاز را از ما خواهد گرفت؛ ابتدا باید یک پیروزی کسب کنیم و سپس مذاکره کنیم.» این اصل در سیاست بینالملل ثابت شده است و آزموده را دوباره آزمودن خطاست.
آیا مذاکره نکردن به معنای قطع کامل ارتباط است؟
خیر، مذاکره نکردن به معنای بستهشدن درهای دیپلماسی نیست. ایران همواره آماده مذاکره بوده، اما به شرطی که این مذاکرات بر مبنای احترام متقابل و منافع ملی باشد. همانطور که آمریکا با کشورهایی مانند چین، روسیه و حتی اروپا اختلافات جدی دارد اما همچنان روابط دیپلماتیک خود را حفظ کرده است، ایران نیز باید ضمن حفظ موضع قدرتمند خود، باب تعامل را باز نگه دارد اما از موضع ضعف وارد گفتوگو نشود.
چه راهکارهایی برای بهبود شرایط اقتصادی کشور پیشنهاد میدهید؟
مشکلات اقتصادی کشور ناشی از ساختارهای معیوبی است که طی سالها تقویت شدهاند و گاه پیرامون آنها مافیاهایی شکل گرفته است. برای بهبود وضعیت باید اقداماتی مانند اصلاح ساختارهای اقتصادی که اقتصاد مقاومتی، که از سوی رهبر انقلاب بارها مورد تأکید قرار گرفته، باید بهطور جدی اجرایی شود. سرمایهها باید به سمت تولید هدایت شوند و دلالی و سفتهبازی کنترل شود.
کنترل سوداگری از دیگر موارد است که فعالیتهای غیرمولد در بازارهایی مانند ارز، طلا، مسکن و خودرو باعث افزایش تورم شده است. برخورد قاطع با این سوداگریها میتواند به ثبات اقتصادی کمک کند.
مورد بعدی کاهش وابستگی به نفت است متنوعسازی منابع درآمدی کشور و تقویت تولید داخلی از مهمترین راهکارها برای کاهش آسیبپذیری اقتصادی است.
اصلاح مصرف انرژی نیز باید مورد توجه قرار گیرد بهینهسازی مصرف انرژی، توسعه انرژیهای تجدید پذیر و کاهش اتلاف منابع میتواند از بروز بحرانهای آینده جلوگیری کند.
مبارزه با فساد که با نظارت دقیق بر عملکرد مسئولان، مبارزه با رانتخواری و تقویت شایستهسالاری محقق میشود و از الزامات اصلاح نظام مدیریتی کشور است.
چه موانعی بر سر راه اصلاحات اقتصادی وجود دارد؟
یکی از مهمترین موانع، وجود مافیا اقتصادی و گروههایی است که از وضعیت کنونی سود میبرند. این گروهها در برابر اصلاحات مقاومت میکنند. همچنین، بروکراسی پیچیده و ضعف در اجرای سیاستهای کلان اقتصادی مانع تحقق برنامههای اصلاحی میشود. برای مقابله با این موانع، باید شفافیت اقتصادی افزایش یابد، نظارت بر نهادهای دولتی تقویت شود و قوانین بازدارنده برای جلوگیری از فساد اقتصادی وضع گردد.
چه اقداماتی برای بهبود شرایط اجتماعی کشور ضروری است؟
بهبود وضعیت اجتماعی نیازمند اجرای سیاستهای فرهنگی و رفاهی مؤثر است. از جمله اقدامات مهم در این زمینه میتوان به افزایش فرصتهای شغلی برای جوانان و کاهش نرخ بیکاری، تقویت آموزش و پرورش و ارتقای سطح علمی و مهارتی نیروی کار، حمایت از خانوادهها از طریق بهبود خدمات بهداشتی، درمانی و رفاهی، اصلاح سیاستهای مهاجرتی برای جلوگیری از فرار مغزها.
در حوزه سیاست داخلی چه اصلاحاتی باید انجام شود؟
سیاست داخلی باید به گونهای تنظیم شود که مشارکت عمومی در تصمیمگیریها افزایش یابد. تقویت مردمسالاری دینی، حمایت از آزادیهای قانونی، افزایش شفافیت در نهادهای حکومتی و ایجاد فضای باز برای گفتوگوهای سیاسی میتواند اعتماد عمومی را به نظام افزایش دهد و موجب انسجام ملی شود.
در شرایط کنونی، مذاکره با آمریکا تنها در صورتی میتواند مؤثر باشد که با قدرت و از موضع برتری انجام شود. در غیر این صورت، نتیجهای جز فشارهای بیشتر به دنبال نخواهد داشت. از سوی دیگر، حل مشکلات داخلی نیازمند اصلاحات عمیق در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. با اجرای سیاستهای صحیح و تکیه بر ظرفیتهای داخلی، میتوان علاوه بر تقویت جایگاه بینالمللی کشور، شرایط بهتری را برای مردم فراهم کرد.
نظر شما