پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۲۸ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۳۹

آرزوی خیالی راحت در شب آخرین چهارشنبه سال

آرزوی خیالی راحت در شب آخرین چهارشنبه سال

آخرین چهارشنبه سال در کنار یک جشن ساده، یکی از قدیمی‌ترین آئین‌های ایرانی است البته تا قبل از زمانی که پای ترقه و انواع و اقسام مواد محترقه در زندگی جوانان و نوجوانان باز شود.

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مبینا افراخته: «هروقت رسید کبریت بزن روشنش کن بنداز جلوی پاهاش تا منفجر بشه این‌جوری میترسه کلی می‌خندیم» هوا تقریباً تاریک شده و صداها بیشتر و بلندتر شده‌اند. حس سربازی را دارم که وسط میدان جنگ است و دشمن از هر طرف بمب و خمپاره‌ای به طرفم پرتاب می‌کند. اما در واقع سربازان این سلاح‌های گرم جوانان و نوجوانان شر و شیطان محله هستند. هر چند دقیقه یک بار یک صدای سوتی در هوا می پیچد و بعد خط‌های رنگارنگی در آسمان می‌ترکد و آسمان تیره شب را کمی روشن می‌کند. هرکدام از این نورهای رنگی به یک جهتی می‌روند و بعد هم در همان جا خاموش می‌شوند. همزمان یک سلاح کوچک زنبوری شکل دیگری همانطور که جیغ می‌کشد و روی زمین دور خودش می‌چرخد، یکدفعه به سرعت نور از کنارم رد می‌شود و بالا می‌رود.

هنوز فکم از دیدن زنبوری و این حجم از تنوع سلاح‌های آخرین چهارشنبه سال جمع نشده بود که یک‌دفعه چیزی با صدایی به اندازه انفجار پهپادهای اسرائیلی کنار پای چپم منفجر شد. همان لحظه بود که احساس کردم قلبم ایستاد و تصمیم گرفت دیگر برای ادامه حیات نتپد.

آخرین چهارشنبه سال؛ به نام جشن به کام مرگ

چهارشنبه سوری یا چهارشنبه سوزی؟ چند سالی هست که این رسم و سنت دیرینه ایرانی‌ها به ساعت‌هایی از یک فیلم سینمایی در ژانر درام و وحشت تبدیل شده است. آخرین چهارشنبه سال در کنار یک جشن ساده، یکی از قدیمی‌ترین آئین‌های ایرانی است که در هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه هم نقش مهم و پررنگی ایفا می‌کند. البته تا قبل از زمانی که پای ترقه و انواع و اقسام مواد محترقه در زندگی جوانان و نوجوانان باز شود.

این جشن فرصتی را فراهم می‌کرد تا خانواده، اقوام و حتی دوستان و همسایگان دور هم جمع شوند و در فضایی گرم و صمیمی، در شادی یکدیگر سهیم شوند. سالیان گذشته، آخرین چهارشنبه سال حتی معنا و مفهوم متفاوتی داشت. ایرانیان بر این باور بودند که این شب فرصتی است برای رهایی از ناراحتی‌ها، بدی‌ها، انرژی‌های منفی سال گذشته و استقبال از روشنی، شادی و خوشبختی در سال جدید. آیین‌هایی مثل پریدن از روی آتش، کوزه شکنی، قاشق زنی و فال گوش نشینی. همگی این رسومات نشان از این داشتند که انسان باید خود را از بدی‌ها پاک کند و با امیدی تازه به استقبال بهار و سالی نو برود.

آتش به‌عنوان یکی از عناصر چهارگانه زندگی و طبیعت، همیشه در فرهنگ ایرانی نماد روشنی، پاکی، گرما و زندگی بوده است. برای همین روشن کردن آن در این روز یکی از رسوم اصلی چهارشنبه آخر سال به شمار می‌رفته است.

با این وجود، آخرین چهارشنبه سال در این سال‌ها در معرض تغییرات خانمان سوزی قرار گرفته و صداها و تصاویر دلخراش، جانشین یادآوری خاطرات شیرین در ذهن مردم و حتی کودکان شده‌اند. هرسال تعداد زیادی از مردم به خصوص کودکان و نوجوانان، در این شب، به دلیل سوختگی‌های شدید، قطع عضو و آسیب‌های چشمی و شنوایی و سایر جراحات جدی راهی بیمارستان‌ها می‌شوند.

آرزوی خیالی راحت در شب آخرین چهارشنبه سال

کاش کسی آسیب جانی نبیند

همیشه سه‌شنبه شب‌های آخر سال، یکی از سخت‌ترین شب‌ها برای آتش نشانان و تیم اورژانس کشورمان است. شبی که باید برای آن‌ها به یاد ماندنی باشد و درکنار خانواده‌هایشان سپری شود؛ اما پر می‌شود از دلهره و دیدن صحنه‌هایی از مرگ و سوختن آدم‌ها.: «در دوران سی ساله کاری ام، آرزو داشتم تا یک شب آخرین چهارشنبه سال را در کنار خانواده‌ام بگذرانم. با اینکه آن روز، روز تعطیلی برای آتش‌نشان‌ها است اما ما مجبور بودیم دو شیفت را کار بکنیم و در حالت آماده باش قرار بگیریم.» این‌ها را علیرضا فولادی، یک آتش‌نشان با سی سال تجربه کاری می‌گوید.

فولادی با تاکید بر اینکه اتفاقات آخرین چهارشنبه سال و استفاده از مواد آتش‌زا چگونه مرگ و زندگی یک انسان را به بازی می‌گیرند، تعریف می‌کند: «خانم بارداری بود که بعد از چند سال صاحب فرزند شده بود و در این روز به‌خاطر اقدامات خطرناک برخی‌ها فرزند خودش را از دست داد. افراد با این گونه بازی‌های خطرناک، نه تنها جان خود، بلکه سلامت و امنیت سایر مردم را هم به خطر می‌اندازند.»

فولادی از دلهره‌هایش در این شب به‌خصوص از سال می‌گوید: «از یک طرف دلهره خانواده خودمان را داریم از طرف دیگر هم دائم در بی سیم‌هایمان خبر از تخریب و آتش سوزی و درخواست کمک و اعزام نیرو می‌آید. گاهی کودکی دچار سوختگی شده بود و گاهی هم ساختمان چهار طبقه‌ای تخریب. زمان‌هایی هم به دلیل شلوغی و ترافیک، تیم اورژانس سر موقع نمی‌رسید و دیگر کار از کار می‌گذشت. در این شب‌ها مدام دعا می‌کنم و می‌گویم کاش خسارت زیادی نداشته باشیم. کاش حداقل کسی صدمه جانی نبیند.» تمامی این‌ها در طول سالیان سال باعث شده که دیگر خاطره خوشی از این روز و این جشن کهن باقی نماند.

او با یک درخواست سخنش را به پایان می‌رساند: «کاش رسانه‌ها فرض کنند دوازده ماه سال، آخرین چهارشنبه سال است و بیشتر به تولیدات و اقداماتی برای نشان دادن عواقب استفاده از مواد محترقه بپردازند. قبل از اینکه این اتفاقات تلخ رخ بدهند بیایند و تصاویری از آسیب دیدگان این شب از سال منتشر کنند. باید از خانواده‌هایی صحبت کرد که نقشی در این اتفاقات نداشتند اما ناخواسته سالیان سال زندگی‌شان درگیر آن شده است. نمایش ۸۰ درصد سوختگی فرد در همان لحظه فایده‌ای ندارد و باید قبل از اینکه این اتفاقات تلخ رخ بدهد به این موضوعات پرداخت.» این آتش‌نشان پیشنهاد می‌کند که مکان خاصی برای برپایی این جشن آن هم با استفاده از روش‌ها و وسایل امن‌تر تدارک دیده شود تا آسیب دیدگی‌ها کاهش پیدا کند و خطری سلامت مردم را تهدید نکند.

آرزوی خیالی راحت در شب آخرین چهارشنبه سال

کد خبر 6411001

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha