۱۷ فروردین ۱۴۰۴، ۱۳:۲۲

تجدیدبنای بقعه های بقیع، اقدامی که می تواند در گردشگری سعودی موثر باشد

تجدیدبنای بقعه های بقیع، اقدامی که می تواند در گردشگری سعودی موثر باشد

اگر دولت سعودی که دنبال بازیابی هویت تاریخی خود و ایجاد صنعت گردشگری پیشرفته و پرجاذبه در کنار زیارت است، هیچ راه، اثر و بنا و شناسه‌ای مؤثرتر و درخشنده‌تر از رهبران بزرگ فرهنگ و دین نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، به مناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب بقیع شریف حجت الاسلام حمید احمدی به بیان این مهم پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم:

اماکن مذهبی و تاریخی و مکان‌های قدسی علاوه بر بازتاب و تجلی ابعاد معنوی آن که مایه نشاط و امنیت جامعه‌اند، نشانه‌ها و عمودهای اصالت فرهنگ و عظمت تاریخی و اجتماعی هرجامعه نیز می‌باشد و علاوه بر آن عامل مهم در پیوستگی و انسجام اجتماعی و فرهنگی است. به همین جهت همه دولت‌ها و مجامع فرهنگی سعی دارند تا به ثبت و نگهداری و معرفی اماکن دینی و تاریخی اعم از عبادت‌گاه‌ها و مقبره‌های بزرگان و کنش‌گران برجسته فرهنگی و علمی تاریخ کشور و جامعه خویش اهتمام دارند و از آن به عنوان میراث ملموس و معنوی فرهنگی و تاریخی ملت و سرزمین خویش یاد و ترویج می‌کنند و از آن‌ها در ساخت هویت جمعی و تاریخی و فرهنگی بهره می‌گیرند

از این رو اندیشمندان ستیز و چالش علیه میراث فرهنگی و ابنیه و اماکن دینی و فرهنگی را نشانه عدم معناداری و بحران هویت در یک جامعه می‌دانند.

تخریب آثار باستانی و تاریخی و فرهنگی جامعه تحت هر عنوان، گویای این است که جامعه دچار بحران هویتی شده است ۱ و بی‌تردید زمینه‌ای در انحطاط فرهنگی خواهد شد.

در جهان اسلام، یکی از عناصر قوام بخش هویت جمعی و انسجام اجتماعی اماکن دینی و فرهنگی بوده‌اند که الهام گرفته از آموزه‌های وحیانی است، چنانچه تقدیس کعبه و تکریم آن و مقام ابراهیم در کنار کعبه در قرآن کریم و نزد همه مذاهب اسلامی با همین نگاه قابل فهم و درک خواهد بود.

این اماکن همواره مورد احترام و تکریم و مورد مراجعه اقشار مختلف جامعه و محلی برای نشاط معنوی و پیوند ذهنی با گذشته و تاریخ کشور و ملت و دیانت بوده است.

متأسفانه با فروپاشی خلافت عثمانی با دسیسه غرب و نابخردی‌های حکمرانان آن، بحرانی فراگیر بر بسیاری از مناطق جهان اسلام حاکم گردید و تأسف بارتر آن‌که به جای تدبیر خردمندانه برای برون رفت از این بحران، با دسیسه استعمار، بحران‌های دیگری بر آن افزوده و تشدید گردید و استعمارگران با آدرس غلط، علاج بحران را به حذف آثار و میراث هویت ساز ارجاع و به ستیز به مقدسات و باورهای اسلامی احاله نمودند.

سطحی‌گری و ظاهر اندیشی عده‌ای قلیل که به کنار نهادن و ستیز با خرد و اندیشه و عقلانیت منبعث از علوم وحیانی منجر شد، آن‌ها را به کج‌راهه‌هایی سوق داد و در آن گام نهادند که به هدم و حذف مواریث ارزشمند همانند بقعه‌های مقدس در مکه و مدینه مثل بقیع شریف شد.

حاکم شدن گروه کوچک کج اندیش در حجاز با کمک دولت استعماری انگلستان که به تخریب اکثر آثار فرهنگی و تاریخی و مذهبی در دو شهر مکه و مدینه منجر شد ناشی از بحران معناداری و هویتی بود که دامن‌گیر جهان اسلام شد. استعمار گسست مسلمانان را از پیشینه عزتمند و سرمایه‌های معنوی و عزت آفرین را تعقیب می‌کرد و با بهره گیری از ظاهرگرایی بی‌روح، حکام دست نشانده و گروه‌های کج اندیش را مأمور به تخریب و حذف همه آثار افتخار آفرین تاریخی و فرهنگی کرد. چنان‌چه امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه با یکی و هم مسیر و مسلک دانستن حکام مرتجعین مثل محمدرضا پهلوی، صدام و سران ارتجاع منطقه فرمودند: "فرقی.... در اسلام زدایی و مخالفت‌شان با قرآن نیست و همه نوکر آمریکا هستند و مأمور خراب کردن مسجد و محراب و مسئول خاموش نمودن شعله فریاد حق‌طلبانه ملت‌ها "۲

بر همین نگاه امام خمینی وهابیت را خنجر استعمار بر پیکره جهان اسلام می‌دانند و می‌نویسند: …این وهابی‌های پستِ بی‌خبر از خدا بسان خنجرند که همیشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفته‌اند ."۳

لذا یکی از نشانه‌های بحران هویت در جامعه گسست و انقطاع ملت و جامعه از صفحات درخشان تاریخی و فراموش کردن آن است و این امر با تبلیغات دامنه دار و مؤثر استوار در جوامع تحت سلطه با ادبیات به ظاهر دینی و ترسیم گذشته‌های واهی انجام گرفت گذشته موهوم که به جای تمسک به درخشش آثار وجودی آن به نفی و طرد و سلب روی آوردند و هویت‌های جعلی و فرقه‌ای را جایگزین آن کردند.

مقام معظم رهبری در همین خصوص فرمودند: " یک نگاه به وضعیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و نظامی کشورهای مسلمان امروز و مشاهده روحی و مادی آن و مداقّه در نظام‌های سیاسی و وضع دولت‌های اغلب این کشورها که در آن همه چیز حاکی از احساس حقارت و ناتوانی است، روشن می‌سازد که از مهم‌ترین علت‌های این وضع بیگانگی و بریدگی این کشورها و ملت‌ها از گذشته‌های تاریخی خود و مجد و عظمتی است که از ورای قرن‌ها می‌تواند هر انسان ضعیف و نومید را به حرکت و تلاش امیدوارانه سوق دهد .۴

حذف نشانه‌های عزت و شکوه و هویتی گذشته همانند مقابر و یادمان‌های بزرگان علمی، فرهنگی و علمی در بقیع و سایر جاها که مجد و عظمت تاریخی و تُراث مشترک امت اسلامی‌اند، سبب خودگم‌گشتگی و از خودبیگانگی است.

بقعه‌هایی که سالیانی در بقیع حکایت از احترام مسلمین از همه طوایف نسبت به مردان و زنان بزرگی از شجره تناور و پرحاصل حیات درخشان اسلام داشت. شخصیت‌هایی با جایگاه منیع و رفیع نزد همگان و پاسداران عزت اسلامی بودند و امت و فرهنگی تمدن اسلامی همیشه وامدار اندیشه نورانی‌شان بوده، تنها در همین چارچوب قابل تفسیر و تحلیل است که عده‌ای سطحی‌نگر و گم‌گشتگان در بی‌هویتی و جهل به عنوان سربازان استعمار با تمسک به ادبیات القایی متنسکین و متحجرین به تخریب و حذف این پرچم‌های برافراشته عزت و افتخار روی آوردند و ثمره آن تشدید اختلافات مذهبی و ایجاد کینه و نفرت و صاف کردن جاده ورود استعمار و سلطه فرهنگی بیگانگان بود تا در مقدس‌ترین سرزمین و مکان مقدس از بناها و اماکن قدسی نشانی نباشد و چشم‌های جستجوگر مسلمانان سراغ و نشانی از این مناره‌های ضد ظلم و جهل و تریبون‌های عزت طلبی و شهادت و دانش نگیرند اما رغم خواست استعمار، هیچ‌گاه قلوب مسلمین از محبت و خضوع در مقابل این مرقدهای منور که از ابتدایی‌ترین نشانه‌های تجلیل و تعظیم محروم‌اند، خالی نمانده و همواره یاد و نام و برکات فکری و معنوی آن اولیای الهی در تارک جهان اسلام و در محافل علمی می‌درخشد. از این رو عِرض خود بردند و زحمت ما داشتند.

اگر دولت عربستان سعودی در جستجوی افتخارات تاریخی و عزت ملی خود است راهش گشتن در بادیه جاهلی و خالی از مدنیت و بزک کردن سراب اسلام اموی و فرقه دست ساخته استعمار نیست، تنها راهش بزرگ داشتن مفاخر علمی و اسلامی است که آن سرزمین بدون این پشتوانه قویم و ستبر و پربار، دامنش از هرچه بزرگی و افتخار است، تهی است.نمی‌توان دم از هویت فرهنگی و افتخارات تاریخی زد و به تماشا و تأیید تخریب همه نشانه‌های عزت و هویتی نشست.

اگر دولت سعودی که دنبال بازیابی هویت تاریخی خود و ایجاد صنعت گردشگری پیشرفته و پرجاذبه در کنار زیارت است، هیچ راه، اثر و بنا و شناسه‌ای مؤثرتر، درخشنده‌تر و چشم نوازتر و افتخار آمیز تر از رهبران بزرگ فرهنگ، علم و دیانت از خاندان و اصحاب پیامبر خدا و علما و بزرگان علمی، فرهنگی و دینی نیست. لذا خرد و تجربه ایجاب می‌کند که ضروری‌ترین و عاجل‌ترین اقدام تکریم و بزرگداشت ایشان است که اقل توقع تجدید بنای بقعه‌های است که سپاه جهل و سیاهی تخریب نمودند که اعتماد و باور جامعه به نوگرایی در سیاست و فرهنگ مدعی دولت را همراه خواهد کرد.

۱- ر. ک: رجایی، فرهنگ، جامعه سالم، ش ۲۴، ۱۳۷۴، ص ۱۷

۲- صحیفه حج، ج ۱، ص ۱۳۱

۳- همان

۴- صحیفه حج، ج ۲، ص ۶۳

کد خبر 6426278

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha