خبرگزاری مهر، مجله مهر: در شبکههای اجتماعی فارسیزبان، طنز چیزی بیشتر از سرگرمی است؛ زبانی است که با آن دردها را فریاد میزنیم، به ناعدالتیها کنایه میزنیم و به هم یادآوری میکنیم که تنها نیستیم. از میمهای ساده درباره گرانی گرفته تا شوخیهایی که فرهنگ عامه را شکل میدهند، این خندهها بخشی از هویت ماست. آنها نشان میدهند که ما ایرانیها، حتی در سختترین روزها، راهی برای لبخند زدن پیدا میکنیم.
«میم» در فضای مجازی، تصویر، ویدئو یا متنی طنزآمیز است که با سرعت در شبکههای اجتماعی پخش میشود و اغلب پیامی فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی را با زبانی ساده و خندهدار منتقل میکند. میمها معمولاً از الگوهای تکرارشونده (مثل یک عکس معروف یا دیالوگ سریالها) استفاده میکنند و با خلاقیت کاربران، به موضوعات روز گره میخورند. در ایران، میمها به ابزاری برای شوخی با مشکلات روزمره مثل تورم یا ناترازی تبدیل شدهاند و گاهی در چند ساعت، میلیونها نفر را به خنده و فکر وا میدارند.
خندهای که حرف دل را میزند
در خیابانهای مجازی ایران، جایی که سرعت اینترنت گاهی لاکپشتی است و مشکلات روزمره میتوانند نفسگیر شوند، طنز مثل یک نفس تازه عمل میکند. از پستهای طعنهآمیز در ایکس گرفته تا میمهای اینستاگرامی که با یک تصویر ساده حرفهای بزرگ میزنند؛ ایرانیها استادند در تبدیل تلخیها به خنده! شبکههای اجتماعی برای ما فقط فضایی برای سرگرمی نیست؛ صحنهای است که در آن گرانی، قطعی برق، ترافیک، مذاکرات و حتی تنشهای اجتماعی با زبان طنز نقد میشوند. حتی سریالهای محبوبی مثل «پایتخت» از این فضا تأثیر میگیرند و خودشان سوژه یا الهامبخش میمها میشوند. مثلاً در قسمت نوزدهم این سریال، صحنه جاسازی حلقه نامزدی در بستنی، که از میمهای طنز شبکههای اجتماعی الهام گرفته بود. اما طنز همیشه ساده و سرراست نیست.
گاهی، مثل سکانسی از قسمت اخیر «پایتخت ۷»، با احساسات عمیق گره میخورد. در این سکانس، تقابل بهتاش (بهرام افشاری) و نقی معمولی (محسن تنابنده) که بهسرعت در شبکههای اجتماعی وایرال شد، کاربران را به دو دسته تقسیم کرد: آنهایی که با بهتاش طغیانگر همدرد بودند و آنهایی که نقی مغموم را درک کردند. این صحنه، که در ظاهر بخشی از یک سریال طنز بود، بهخاطر نمایش تفاوت نسلها و فشارهای زندگی برخیها اشک ریختند و بحثهای زیادی به همراه داشت. کاربران در فضای مجازی با انتشار برشهایی از آن نوشتند که این لحظه «حرف دل» خیلیهاست، چون فرصتهای سوخته و آرزوهای بربادرفته را نشان میداد. در این گزارش، به دنیای طنز و میمهای شبکههای اجتماعی فارسیزبان سفر میکنیم، جایی که خنده هم سرگرمی است، هم مقاومت.
طنز نقاد، آینهای برای واقعیت
کافی است سری به ایکس و اینستاگرام بزنید و هشتگهایی مثل #گرانی یا #قطعی_برق را جستوجو کنید. تصاویری میبینید که یک قبض برق را با قیمت یک ماشین مقایسه میکنند یا دیالوگی از یک فیلم قدیمی را به تورم ربط دادهاند. این میمها، که گاهی در چند ساعت وایرال میشوند، فقط برای خنداندن نیستند؛ آنها واقعیتهای جامعه را بازتاب میدهند. وقتی یک میم درباره صفهای طولانی نان پخش میشود، انگار همه با هم میگویند: «ما هم این و تجربه کردیم!»
این حس اشتراک، قلب طنز شبکههای اجتماعی است. مثلاً وقتی قیمت گوجهفرنگی سر به فلک کشید، میمی در اینستاگرام وایرال شد که تصویر یک گوجه را با کپشن «یه روزی تو سبد همه بودم، حالا فقط تو ویترینم» نشان میداد. این شوخی ساده، هم خندهدار بود، هم تلنگری به وضعیت اقتصادی. یا وقتی قطعی برق تابستان گذشته امان مردم را برید، کاربری در ایکس نوشت: «لامپ خونهمون دیگه فقط دکوریه!» و صدها بار بازنشر شد. این میمها نشان میدهند که کاربران نهتنها مشکلات را میبینند، بلکه با طنز آنها را قابلتحملتر میکنند.
مثال دیگر، میمی است که به ترافیک تهران کنایه میزد: تصویری از یک اتومبیل در ترافیک با کپشن «من تو راهم… ولی راه نیست!» که حس مشترک پایتختنشینان را منتقل کرد. این شوخی و نمونههای دیگر نهتنها خندهدارند، بلکه نشاندهنده خلاقیت کاربران در مواجهه با محدودیتهاست.
از مشروطه تا میم
طنز در فرهنگ ما ریشهای عمیق دارد. از نشریات دوران مشروطه مثل «ملانصرالدین» که با کاریکاتور و نوشتههای طعنهآمیز قدرتمندان را نقد میکردند، تا برنامههای رادیویی دهههای گذشته، ایرانیها همیشه با خنده حرفهای جدی زدهاند. شبکههای اجتماعی اما این سنت را فراگیر کردهاند: حالا هر کاربر میتواند با یک گوشی هوشمند، طناز و طنزساز باشد.
چرا وقتی اخبار بد پشت سر هم میرسند، یک میم ساده میتواند حالمان را عوض کند؟ مطالب عمومی روانشناسی در تارنماهای فارسی میگویند طنز به ما کمک میکند تا با واقعیت کنار بیاییم. وقتی مشکلی مثل گرانی یا قطعی اینترنت را به شوخی میگیریم، انگار کنترلش را به دست میگیریم. در شبکههای اجتماعی، کاربران با میمها به مشکلات میگویند: «تو قوی هستی، ولی ما هم بلدیم باهات روبهرو بشیم.»
یک نمونه، واکنش کاربران به فیلترینگ است. میمی تصویری از یک لاکپشت با کپشن «اینترنت من بعد از فیلتر» را نشان میداد که حس مشترک هزاران کاربر را منتقل کرد. یا پستی که نوشته بود: «اینترنت ما انقدر کنده که ایمیلهامو با کبوتر میفرستم!» (ایکس، آبان ۱۴۰۳). این شوخیها نوعی مقاومت دیجیتالند که کاربران را به هم وصل میکنند.
روانشناسی خنده در بحران
آیا میمها فقط برای خندهاند یا چیزی را عوض میکنند؟ شواهد از شبکههای اجتماعی نشان میدهد که طنز میتواند نگاهها را تغییر دهد. وقتی میمی درباره آلودگی هوا فراگیر میشود، ممکن است بحثهای جدیتری درباره محیطزیست شروع شود. یا وقتی کاربران با طنز به مسائل اجتماعی مثل بیکاری اشاره میکنند، توجه بیشتری جلب میشود. مثلاً میمی که یک رزومه کاری را با کپشن «ارسال به صد شرکت، جواب از هیچی!» نشان میداد، حس مشترک جوانان جویای کار را منتقل کرد.
البته طنز میتواند حساس هم باشد. شوخیهای نسنجیده گاهی سوءتفاهم ایجاد میکند یا موجب توهین به گروهها و قومیتها میشود. برای همین، سازندگان میمها باید حواسشان باشد که طنزشان تبعیضآمیز نشود.
شاید یک میم بهتنهایی دنیا را عوض نکند، اما وقتی میلیونها نفر با یک خنده به هم وصل میشوند، چیزی بزرگتر از یک شوخی در جریان است: امیدی که در دل این خندهها زنده میماند. پس دفعه بعد که میمی خندهدار درباره تورم یا ترافیک دیدید، یادتان باشد: این فقط یک شوخی نیست، صدای ملتی است که با خنده حرف میزند.
نظر شما