به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «فرهیختگان» نوشت: هند و پاکستان به لطافت خربزه و عسل نیستند، اما در مجاورت یکدیگر همانند این دو عمل میکنند. برخی دشمنی ملتها و سیاستمداران این دو کشور را شبیه به وضعیت موجود میان فلسطینیها و صهیونیستها در فلسطین اشغالی توصیف میکنند. این دو کشور پس از بروز مشکلات در پاکستان و برهم خوردن اوضاع در این کشور و همچنین تسلط طالبان بر افغانستان و ناسازگاریاش با اسلامآباد، در معرض تنش بیشتر قرار گرفتند. آنچه این تنشها را با اوجگیری ناگهانی مواجه کرده، اقدامی تروریستی با منشأ پاکستان است. روز سهشنبه هفته گذشته «۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، ۲۲ آوریل ۲۰۲۵» تروریستها با عبور از مرزهای هند در سمت کشمیر به گروهی از توریستها در دشت «پهَلگام» حمله کردند که در پی آن ۲۶ نفر جان باختند. این حمله یکی از پرتلفاتترین حملات تروریستی طی دهههای اخیر در این منطقه عنوان شده است. در ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ (۹ ژوئن ۲۰۲۵) نیز تروریستها ۹ نفر را در جریان تیراندازی به سمت اتوبوس حامل زائران یک معبد در کشمیر کشته بودند.
با این حال، شاید آخرین اتفاقی که دو کشور را در قضیه کشمیر تا آستانه جنگ پیش برد، حمله تروریستی ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ (۱۵ فوریه ۲۰۱۹) بود که در آن ۴۴ سرباز ارتش هند در جریان حمله انتحاری به اتوبوس حاملشان کشته شدند. پس از ۷ سال، دو کشور در همان جغرافیا در وضعیتی مشابه قرار گرفتند؛ گرچه پاکستان وضعیتی بغرنجتر دارد. نارندرا مودی، نخستوزیر هند، گفته است تروریستهای واقعه اخیر کشمیر را تا آخر دنیا تعقیب خواهد کرد. دهلی نو برای واکنش به اسلامآباد چهار دریچه کنترلی آب سند را بر روی این کشور بسته است؛ اقدامی که پاکستان آن را حرکتی جنگی توصیف کرده است. فضای کنونی میان دو کشور شامل لفاظیهای جنگی و تحرک تجهیزات نظامی در مرزهاست. آنچه احتمال سوق یافتن به درگیریهای مرزی را بالا میبرد، وضعیت شکننده پاکستان و طمع هند به بهرهبرداری از این اوضاع است.
پاکستان در چه شرایطی است؟
پاکستان از نظر وضعیت اقتصادی و امنیتی اوضاع مناسبی ندارد. در حوزه سیاسی، فعلاً ثباتی شکننده برقرار است، اما زندانی بودن «عمران خان» نخستوزیر سابق، قلع و قمع حزبش و اعمال فشار علیه سیاستمداران و طرفداران او، در حالی که محبوبیت بالایی دارد، نشانهای از التهاب سیاسی است. تنها حوزهای که در آن ثبات وجود داشت، حوزه نظامی بود که آن نیز در معرض تحول است. اقدامات طالبان پاکستان و تحرکات مرزی حکومت طالبان در افغانستان، هر دو به دلیل ابزارهای ساده به کاررفته، بیشتر حرکاتی امنیتی به شمار میرفتند، اما امروزه تحولات با هند حتی اگر در قالب فعالیتهای تروریستی صورت گیرد، اوضاع نظامی پاکستان را هم به هم خواهد ریخت. همانگونه که ابعاد قدرت محدود حکومت طالبان در افغانستان، با وجود زد و خوردهای مرزی، چیزی بیشتر از نگرانی امنیتی نبود، ابعاد بزرگ قدرت هند حتی رقابتهای امنیتی این کشور با پاکستان را از ماهیت نظامی برخوردار میسازد. نمیتوان سایه تهدید نظامی و سایه جنگ را بر فراز پاکستان نادیده گرفت.
مقایسه توان نظامی دو کشور
در این بخش به مقایسه توان، ظرفیتها و امکانات نظامی میان هند و پاکستان پرداخته شده است.
۱. جمعیت و تعداد نظامیان
جمعیت هند یک میلیارد و ۴۳۸ میلیون نفر و جمعیت پاکستان ۲۴۷ میلیون نفر است؛ یعنی هندیها ۶ برابر بیشتر هستند. تعداد پرسنل فعال ارتش هند یک میلیون و ۲۴۸ هزار نفر و پاکستان ۵۶۰ هزار نفر است؛ که به معنی دو برابر بزرگتر بودن ارتش هند است. هند با توجه به امکانات و جمعیت خود در حین یک جنگ میتواند با سرعت بالایی تعداد نظامیان خود را افزایش دهد. هرچند آموزش نظامی میتواند برتری نفراتی را محدود کند، اما قادر به متوقف کردن مؤثر آن نیست. در موازنه موجود میان دو کشور، علاوه بر برتری نفراتی، هند در حوزه تجهیزات نیز برتریهایی بر پاکستان دارد؛ هرچند شاید در عملکرد و آموزش طرف پاکستانی جنبههای مثبتی وجود داشته باشد.
۲. جبهههای فعال
هند با چین رقابت دارد، اما درگیریها میان دو کشور گرم نیست. در راهپیماییهای مرزی میان نظامیان دو کشور که به درگیری و تلفات انجامیده، ابزار مورد استفاده چوب و چماق بوده است. از سوی دیگر، چین در حال حاضر که با تنشهایی در سمت جنوب و شرق خود مواجه است، انگیزه کمتری برای تحریک و اقدام مستقیم علیه هند خواهد داشت.
در شرایطی که هند با جبهه فعالی مواجه نیست، پاکستان در سمت مرز با افغانستان اوضاع نامطلوبی دارد. حتی اگر در جریان جنگ، طالبان بنا به دلایل، تنش با پاکستان را کاهش دهد، هند از طریق ابزارهای دیگری در افغانستان میتواند علیه اسلامآباد اقدام کند؛ هرچند میزان آن به شدت کاهش خواهد یافت.
۳. تسلیحات
تمام شاخههای مسلح هند دارای کمیت و کیفیت بالاتر تسلیحاتی نسبت به پاکستان هستند. همچنین سلاحهایی که هند خریداری کرده میتوانند بنابر خواست این کشور در هر عملیاتی به کار روند، اما سلاحهای پاکستانی، به ویژه انواع آمریکایی، دارای محدودیت به کارگیری هستند.
۴. عمق راهبردی
اکثریت جمعیت هند در نزدیکی مرز با چین و پاکستان واقع شده است. اکثر جمعیت پاکستان نیز در نزدیکی مرز با هند است. با این وجود، وسعت شمال هند بیشتر از جنوب پاکستان است. از سوی دیگر، هند سرزمینهای وسیعی در مرکز و جنوب دارد. در مقابل، عمق راهبردی پاکستان دارای مشکلاتی است. اول آنکه تقریباً تمام دارایی جمعیتی پاکستان در نزدیکی مرز با هند است. دوم آنکه نواحی شمالی عمق کمی دارند و به همین دلیل پاکستان در امتداد نوار شمالی به افغانستان نیز به چشم عمق راهبردی در برابر هند مینگرد. سوم آنکه عمق راهبردی پاکستان مطمئن نیست، زیرا در آن اقوامی غیرمتجانس با این کشور زندگی میکنند. به عنوان نمونه، جمعیت پشتونتبار در ایالت وزیرستان شمالی زندگی میکنند که مورد ادعای حکومت پشتونتبار افغانستان هستند.
۵. حمایت خارجی
حمایتهای خارجی از هند در حال حاضر بیشتر است، اما در دهههای گذشته این مسئله متفاوت بود، زیرا قدرتهای جهانی مایل به فعال شدن قدرت هند در منطقه نبودند. قدرتهای بزرگ به غیر از چین، حساسیت و توانی برای اعمال فشار به هند ندارند. روسیه دارای روابط گستردهای با هند است و به دلیل جنگ اوکراین به این کشور وابستگی اقتصادی پیدا کرده است. آمریکا نیز به هند به مثابه یک وزنه برای موازنه چین مینگرد. این مسئله نشان میدهد حتی اگر چین به حمایت گسترده از پاکستان در جنگ با هند بپردازد، این اقدام انگیزه و مشروعیت کمکهای عظیم آمریکا به هند را در پی خواهد داشت.
۶. مبادی تأمین کالا و سلاح
هند در صورت جنگ با پاکستان میتواند از بخشهای وسیعی از کشور خود دست به تجارت دریایی بزند. در مقابل، مرزهای دریایی پاکستان به دلیل خطر حملات هند مسدود شده و بنادر معدود این کشور نیز از کار خواهند افتاد؛ هند بر آبهای پاکستان در سمت غربی اشراف داشته و تعداد بنادر قابل استفاده پاکستان در این منطقه نیز معدود است. تنها مسیرهای پاکستان برای واردات در حین جنگ، افغانستان و ایران خواهند بود که مسیرهای زمینی به شمار میروند. مسیر افغانستان آوردهای برای اتصال پاکستان به تجارت جهانی ندارد. از این رو، مسیر زمینی با ایران تنها ورودی قابل اتکا به پاکستان خواهد بود. به نظر میرسد ایران نیز در صورت جنگ، برای حفظ روابط خود با هند از نقل و انتقال سلاح از این مسیر جلوگیری میکند. در این صورت، در حالی که هند قادر به تأمین کالا و سلاح خواهد بود، پاکستان به میزان بسیار کمتر تنها میتواند از تک مسیر زمینی باقیمانده یعنی ایران، دست به واردات کالا بزند. محرومیت پاکستان از تجارت ارزان قیمت و عمده دریایی، ضربهای سنگین به اقتصاد این کشور به حساب میآید.
۷. تولید سلاح
هند دست به مونتاژ جنگندههایی مانند سوخ و-۳۰ در داخل کشور زده و جنگندهای نیز به نام تجاس تولید میکند. هندیها در حوزه ساخت زیردریایی نیز دستی بر آتش دارند و زیردریایی هستهای ساختهاند. در مقابل، صنایع نظامی پاکستان بسیار ضعیفتر هستند. اگر طی جنگ طرفهای خارجی صادرات به دو کشور را ممنوع کنند، پاکستان زیان بیشتری خواهد دید.
۸. قدرت مالی
هند دارای قدرت مالی قابل توجه برای اداره کشور، تولید و واردات سلاح است، اما پاکستان به منابع لازم دسترسی ندارد.
نقشه و نیات پاکستان
پاکستان در آغاز بازی کنونی نیاتی دارد که در ادامه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
۱. انتقال زمین بازی به خاک دشمن
بر اساس تلقی پاکستان، هند با سرمایهگذاری بر افغانستان، بهبود رابطه با طالبان افغانستان و حمایت از طالبان پاکستان به دنبال ضربه زدن به این کشور از طریق مرزهای شمالی است، آن هم بدون آنکه هند آسیب مستقیمی از رقابتش با پاکستان ببیند. پاکستان نهتنها تنشهای امنیتی از طریق تحرکات تروریستی را در مرزهای شمالی تحمل میکرد، بلکه این اتفاقات منجر به بروز درگیری میان ارتش دو کشور نیز شد. اسلامآباد اما تصمیم گرفت با انجام عملیات تروریستی در خاک هند، زمین بازی فعالیتهای تروریستی و مواجهه بین دولتها را از مرز پاکستان با افغانستان به مرز با هند منتقل کند.
۲. معکوسسازی روند همکاری هند و طالبان
پاکستان احتمالاً بر این ایده است که افزایش تنش و درگیری با هند میتواند رویکرد حکومت طالبان در افغانستان را ناگزیر در برابر اسلامآباد تغییر دهد. در هنگامی که یک کشور مسلمان با کشوری کافر میجنگد، حرکت طالبان علیه پاکستان غیرقابل توجیه تلقی خواهد شد. پاکستان میخواهد روند همگرایی طالبان و هند را معکوس سازد. طالبان افغانستان برای مشروعسازی حکومت خود و دریافت کمک به هند نیاز دارد؛ به ویژه برای موازنه با پاکستان. روند روابط هند و طالبان در ریل سیاسی-امنیتی رو به رشد خواهد بود، اما در ریل مذهبی-نظامی معکوس خواهد شد. اگر هند به عنوان کشوری که در جوامع مسلمان، به ویژه در شمال شبهقاره هند، کافر تلقی میشود، با پاکستان درگیر شود، مسلمانان همچون گروههای مجاهد افغانی وظیفه خواهند داشت با نیرو از همکیشان مسلمان در پاکستان حمایت کنند. در حال حاضر اما پاکستان با حکومت سکولار و اشغالکننده خط دیورند، دشمن سیاسی و امنیتی افغانستان است.
۳. تقویت انسجام داخلی در سایه تهدید دشمن خونی کشور
پاکستان با مشکلات داخلی روبهروست و تهدیدی خارجی از سوی دشمن اصلی این کشور میتواند اتحاد را تقویت کرده و مانع از بحرانآفرینی مشکلات شود. سایه تهدید هند باعث افزایش تابآوری اقتصادی مردم شده و اختلافات سیاسی را کمفروغ خواهد کرد.
۴. بدل در بازی قدرتهای بزرگ
بازی بزرگی میان قدرتهای جهانی برای تغییر نظم وجود دارد. پاکستان نیز تحت تأثیر این بازیها قرار گرفته و نقشآفرینیهایی در آن دارد. این احتمال وجود دارد که پاکستان برای نشان دادن وزن خود و بدل زدن به برخی طرحهای احتمالی ضد خود، خواهان ایجاد آشوب در مقیاسی وسیع باشد.
۵. تقویت مجدد ابزار تروریسم برای امتیازگیری
اگر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس از چاههای نفت، ترکیه از گردشگری و ترانزیت و مصر از کانال سوئز و اماکن باستانی ارتزاق میکنند، تروریسم یکی از ابزارهای اقتصادی برای پاکستان است. سازمانهای نظامی و امنیتی پاکستان دست به تولید و پرورش تروریسم زده و سپس برای مقابله با این تروریستها، توجهات و منابع جهانی را به خود جلب میکنند. درگیری با هند میتواند به تحریک گسل تنشهای مذهبی در جهان بدل شده و بنیادگرایان جهادی جهان اسلام را تحت تأثیر قرار دهد.
سناریوهای موجود
سه سناریوی عمده در وضعیت میان هند و پاکستان در صورت تشدید تنشها وجود دارد.
۱. تنشهای غیرنظامی
هماکنون تنشها در این سناریو جریان دارند. دو طرف وارد تنشهای لفظی و ایجاد ممنوعیت شدهاند؛ ممنوعیت اجرای قراردادهای آبی و تجاری و همچنین دیپلماتیک. یکی دیگر از جنبههای آن، توطئه دو کشور علیه یکدیگر با ابزار تروریسم است.
۲. زد و خورد محدود نظامی
احتمال دارد همانند تنشهای چند سال اخیر و یا جنگ کارگیل، دو کشور مدتی تنشهای گرم را تجربه کنند که از نظر جغرافیا و ابزارهای بهکاررفته در آن محدودیتهایی رعایت شوند؛ به عنوان نمونه، درگیری محدود در مناطق مرزی در کشمیر با توپخانه و مواجهه جنگندهها در آسمان این منطقه. اگر دوره «تنشهای غیرنظامی» طولانی شده و به چند ماه بکشد، احتمال ورود به دوره «زد و خورد محدود نظامی» افزایش مییابد.
۳. جنگ
احتمال بروز جنگ فراگیر میان هند و پاکستان سناریویی بعید است، زیرا هردو کشور را تقریباً از رقابتهای جهانی و منطقهای حذف میکند. جنگ جهانی اول با درهم کوبیدن قدرتهای اروپایی زمینه انعکاس قدرت جهانی آمریکا را فراهم آورد. جنگ جهانی دوم اما تمام اروپای بازنده و برنده را ویران کرد تا تنها آمریکا باقی بماند و شوروی نیز در پی رقابت با این کشور خود را فرسوده سازد. جنگ با پاکستان برای هند به معنای صرف هزینههای کلان است که نهتنها قدرت دولت برای سرمایهگذاری را کاهش میدهد، بلکه روند سرمایهگذاری خارجی را نیز تضعیف میکند.
مشکلات برای ایران
وقوع جنگی که در آن پاکستان به عنوان یک همسایه پرجمعیت ایران در آن درگیر باشد، میتواند مشکلات فراوانی برای تهران ایجاد کند. این مشکلات به شرح ذیلاند.
۱. سیل مهاجران
ورود سیل مهاجران نخستین مشکل برای ایران خواهد بود. با توجه به ارتباطات میان دو کشور، نگاه مثبت شهروندان پاکستانی به ایران و حضور دهها میلیونی شیعیان، این حضور احتمالاً به میلیونها نفر خواهد رسید. تاکنون تمایل حضور شیعیان پاکستانی به حضور در ایران در مقایسه با شیعیان افغانستان مشخص نشده است، اما عنصر اصلی در مهاجرت افغانستانیها به ایران متمرکز بر «شیعیان هزاره» است. این قوم در قالب شهروندان پاکستانی و همچنین مهاجران افغانستانی در خاک پاکستان حضور دارند. بروز جنگ و یا پیامدهای وخامت اوضاع میتواند در کمترین میزان و در محدودترین حرکت قومی-مذهبی چند صد هزار نفر را راهی ایران کند.
۲. مساعد شدن فضا برای فعالیتهای غیرقانونی
در فضای بحرانی، گروههای قاچاق انسان، سلاح و موارد مخدر فعالتر شده و خواهند کوشید از اوضاع به عنوان فرصتی برای توسعه فعالیتهای خود بهرهگیرند. ورود سیل مهاجران امکان خوبی به آنها برای قاچاق انسان و مواد مخدر میدهد.
۳. فشار بر اقتصاد، سیاست و امنیت
ورود سیل مهاجران و مساعد شدن فضا برای فعالیتهای غیرقانونی فشار بر اقتصاد، سیاست و امنیت ایران را افزایش میدهد. ایران باید اختصاص منابع ارزی خود را برای واردات مواد غذایی بیشتر کند که بر روی قیمت ارز اثرگذار خواهد بود. همچنین باید مبالغی برای ساماندهی این مهاجران صرف شود که باعث کاهش بودجه دیگر بخشها خواهد شد. ضربه دیگر، فشار بر برق و مسکن ایران است که هردو هم اکنون در بحران قرار دارند. مهاجران اگر به دلیل نبود اردوگاه مهاجران وارد جامعه شوند، همانطور که پس از سقوط کابل در خصوص مهاجران افغانستانی رخ داد، با اجاره خانهها توسط مهاجران، قیمتها جهشی چند پلهای را تجربه میکنند. همچنین اگر آنها وارد زاغههای حومهای شوند، با رشد زاغهها، عملاً مناطقی خارج از مدیریت شهری ایجاد میشوند که شهروندانش نیز ایرانی نیستند.
۴. رفت و آمد تروریستها
در صورت جنگ با هند، یکی از اقدامات مهم پاکستان تحریک احساسات مسلمانان خواهد بود. در این صورت افراد زیادی برای کمک به پاکستان بر ضد هند راهی این کشور خواهند شد که در میان آنان تروریستها هم حضور خواهند داشت. انتقال تمام آنها از مسیر هوایی امکانپذیر نیست و تعدادی خواهند کوشید از طریق زمینی و به صورت قاچاق از مسیر ایران راهی پاکستان شوند.
راهکارها برای ایران
۱. تقویت حصار مرزی به منظور دشوارسازی مهاجرت و قابل مدیریت کردن آن
اگر در خصوص تحولات ناشی از سقوط کابل نهادهای ایرانی غافلگیر شدند، غافلگیری مجدد در مرز با پاکستان قابل توجیه نیست. باید حصارهای مرزی شامل پایگاهها و درههای محل عبور مهاجران مسدود شده و یا تحت کنترل قرار گیرند.
۲. استقرار گسترده نظامیان در مرز برای جلوگیری و کنترل ورود
نظامیان باید برای اعمال قانون و حفظ مرزهای رسمی کشور با ساختار و اختیاراتی مناسب در مرزها مستقر شوند. قطعاً این استقرار نباید شکلی رها و خنثی داشته باشد و نه آنکه پای اجازهای برای شلیک به مهاجران غیرقانونی در میان باشد. فعالیت نظامیان باید جداسازی مهاجران، دستگیری مردها به جرم ورود غیرقانونی، شناسایی قاچاقچیان و بازرسی از کاروانهای انسانی باشد تا حامل پول، سلاح و مواد مخدر نبوده و افرادی را بدون رضایتشان به ایران سوق ندهند.
۳. فراهم بودن سازوکارهای مدیریت مهاجران با توجه به مهاجرتهای ناگزیر
حضور مهاجران در صورت وخامت اوضاع ناگزیر خواهد بود. بنابراین باید در حین شروع حرکتها زمینه و چهارچوبهای قانونی، قابل مدیریت و قابل اندازهگیری فراهم باشد. اگر ایران قبل از آنکه خبری از مهاجرت باشد این چهارچوبها را ایجاد کند، در اصل خود به دست خود دیگران را به مهاجرت تحریک کرده است، بنابراین پیش از وقوع حرکت عمده نیازی به فعالسازی تمهیدات و سازوکارها نیست، بلکه باید سازوکارها آماده باشند تا در صورت شکلگیری حرکت، آنها نیز شروع به کار کنند. به عنوان نمونه در صورت بروز شرایط بحرانی، تنها زنان و کودکان پذیرششده و در اردوگاههای موقت مرزی اسکان داده شوند. همچنین این اردوگاهها میتوانند در سمت پاکستانی و با مدیریت ایران ایجاد شوند تا از ورود به داخل کشور جلوگیری شود. برای ایجاد آمادگی میتوان مانوری با حضور هلال احمر، سپاه و گروههای جهادی در مناطق مرزی انجام داد تا بتوان توان و امکانات کشور برای ایجاد کمپهای مهاجران را مورد ارزیابی قرار داد؛ مهم آنکه این اقدامات نیز باید بدون سروصدا باشند تا انجام آنها به عنوان پیامی جهت تحریک مهاجرت تلقی نشوند.
۴. حرکتهای تبلیغی
بنا به دلایل دینی و مذهبی، باید اهالی پاکستان به ویژه شیعیان تشویق شوند تا در کشورشان با وجود مشکلات باقی بمانند. این اقدام نیازمند تحریک دیدگاههای ملی، قومی و مذهبی در پاکستان برای مقابله با دشمن و حفظ سهم جمعیتی در داخل این کشور است. به نظر میرسد هماکنون زمان اعزام مبلغان و افزایش فعالیت در میان جمعیت پاکستان است.
۵. فعالیتها و هشدارهای دیپلماتیک
نسبت ایران با جنگ میان هند و پاکستان مشخص است؛ ایران ورود و اثری در آن نخواهد داشت. با اینحال ایران باید از طریق وزارتخارجه به هند گوشزد کند که حرکتش به سمت جنگ میتواند پیامدهای سنگینی برای تهران داشته باشد و در صورت بروز این پیامدها، سیاست ایران نیز دچار تغییر خواهد شد. باید توجه داشت که صرف بیان مشکل برای طرف هندی انگیزهای برای این کشور برای تأمین منافع ایران ایجاد نمیکند و تهران باید از ابزارهایی برای متمایل کردن دهلینو به سمت سیاست خود بهره گیرد. یکی از ابزارهای ایران در این مسیر، استفاده از ظرفیت خود در میان شیعیان برای تقویت دیدگاههای نبرد میهنی است که میتواند برای هند گران تمام شود. در این صورت هند با دشمنی پرجمعیتتر مواجه میشود درحالیکه ایران ثبات خود را حفظ میکند. ایران همچنین میتواند برای کمک به ثبات پاکستان و تثبیت جمعیتی در این کشور، در شرایطی اجازه واردات سلاح از خاک خود برای این کشور را صادر کند.
نظر شما