به گزارش خبرنگار مهر، نشست «برادران کارامازوف؛ روایت و اجرا» با حضور فرهاد مهندسپور، رضا سرور و گروه نمایش «برادران کارامازوف» امروز ۳۱ اردیبهشت در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد.
مجتبی کریمی اجرای این نشست را عهدهدار بود.
حماسه و غنایی؛ ۲ ژانر در درام طولانیمدت
رضا سرور، در ابتدای نشست توضیح داد: آنچه تا قبل از قرن ۲۰ اتفاق افتاده است، این است که ما کلا در ۲ ژانر آثار نمایشی بلند و طولانی داریم؛ حماسه و غنایی که مثال آنها در آثار ایرانی شاهنامه و آثار نظامی است. از یک جایی در «برادران کارامازوف» استدلالها مانند همدیگر است، حرفهای کاراکتر هاهم به اندازه یکدیگر است.
میل به کشف حقیقت در «برادران کارامازوف»
وی افزود: میل به کشف حقیقت در این اثر است که از جایی به بعد مهم میشود و ما به دنبال پَشِن میرویم. به نظر من درام طولانیمدت از جایی به بعد کیفیت رویاگون پیدا میکند. این همان چیزی است برای من در «برادران کارامازوف» مهم است؛ همانطور که در ابتدای نمایش میبینیم تمرین به شکلی بانشاط در جریان است و هرچه به انتها نزدیکتر میشویم، وجه رویاگون روایت پررنگ تر میشود.
درباب موضوع عکس و نمایش
سرور درباره موضوع عکس در این نمایش، عنوان کرد: ماهیت عکس در این نمایش مهم میشود، که در اجرا هم به نظر سوزان سانتاگ اشاره میشود؛ عکس میرایی لحظه است. در نمایش نیز کاراکترها به این موضوع اشاره میکنند. از دستاوردهای مهم این اجرا، اتود زدن حقیقت است، در این نمایش ما محاکات و یا تقلید نمیکنیم، بلکه به کشف تقریبی فیگور نزدیک میشویم.
تلاش برای برداشتن نقاب؛ دستیابی به حقیقت ممکن است؟
وی افزود: در مورد تمریناجرا، چیزی که میتوانم بگویم این است که این موضوع برای اولین بار توسط کوپوی اتفاق افتاد، او تمرین را قطع نمیکرد و در طی این تمریناجراها تلاش میشد تا حقیقت شخصیت معرفی شود. پس از آن سوالی توسط پیراندلو مطرح شد؛ اگر ما نقاب را برداریم، چه تضمینی است که پشت آن چهرهای واقعی باشد؟ به عبارت دیگر شخصیت هیچوقت بدون ماسک نمیشود و ساختار پیازگونه دارد و لایهای پشت لایه قرار دارد. نظر دیگری وجود دارد که در تئاتر تجربی با آزمون و خطاهای پیدرپی به حقیقت موضوع پی میبریم. بنتلی به آن پاسخ میدهد که کدام حقیقت؟ از کجا میشود فهمید که حقیقت «هملت» یا «فاوست» چیست؟
سرور در مورد تئاتر تجربی اضافه کرد: میل به تجربه کردن و کشف کردن، از نکات قابل توجه تئاتر تجربی است.
این منتقد تئاتر در ادامه درباره موضوع تمریناجرا، تصریح کرد: تمرین یعنی تلاش برای کشف حقیقتی که از کشف آن ناامید هستیم. تمرین برای شکل گرفتن ایمان است و هرجا ایمان صورت گیرد، میزانسن شکل میگیرد. یک حقیقت صوری در «برادران کارامازوف» وجود دارد؛ این است که چه کسی پدر را کشته است؟ و در پایان به این میرسیم که آیا این کشته شدن یک گناه جمعی نیست؟ در نهایت به عبارت «حقیقت دست نیافتنی است» میرسیم. مخاطب در آثار تمرین اجرا به این فکر میکند که تمرین کی به پایان میرسد؟ در هم آمیختگی لوگوس و بایوس، یعنی ادغام تجربه کارگردان و بازیگر باهم، سبب میشود تا مخاطب تجربهای نزدیک به بازیگر را حس کند.
تئاتر در حال بازگشت به وضع آیینی است؟
فرهاد مهندسپور پس از سرور در مورد ورود تکنولوژی به این اثر، بیان کرد: به نظر من اگر یک چیزی در یک جایی رایج میشود، ما دیگر آن را به کار نبریم. انگار که تئاتر در حال برگشت به شکل آیینی خودش است. مانند آن زمانی که جز بدن بازیگر، چیز دیگری وجود نداشت، چرا صحنه آرایی وجود ندارد؟ چرا بازیگر با لباس تمرین روی صحنه حاضر میشود؟ همه چیز روی صحنه باسمهای است غیر از بدن بازیگر؟ به نظر من این پرهیز ها کاملاً تعمدی و آگاهانه است.
دور ریختن یافتهها و دوباره ساختن
وی افزود: یک وقتی میگفتم، تمرین مهمتر از اجراست و به من میخندیدند. فرایند تولید اثر فرایندی دارد؛ یکی از مهمترین موارد آن این است که یک گروه به یافتههای خود شک کند و دور بریزد و از نو شروع به ساختن کند. اینها همه به خطر انداختن چیزی است برای رسیدن به ویژگی، متمایز از آنچه که اکنون وجود دارد. من نمیخواهم مدعی این موضوع شوم که «برادران کارامازوف» تمایل وجوه مورد نیاز را در تمرین به دست آورده است. قطعا جاهایی وجود دارد که مواردی مانند نویز از ویژگی های شخصی به شخصیت در نمایش ورود پیدا میکند.
«برادران کارامازوف» در دوره بیمتنی مطرح شد!
اشکان خیلنژاد کارگردان نمایش «برادران کارامازوف»، پس از مهندسپور درباره فرایند شکلگیری این نمایش بیان کرد: متن «برادران کارامازوف» زمانی مطرح شد که هیچ متنی در میان ما نبود، پس از اتمام نمایش «پسران تاریخ» تلاش داشتم که کاری کنم این جمع کنار هم بماند و حتی زمانی که مقصود مشخصی نداشتیم، تمرین میکردیم و در دورهای که حتی خود من سرباز بودم از میلاد شجره میخواستم که گروه را کنار هم جمع کند و تمرین کنند.
حذر از مناسبات؛ برابری باید تمرین شود!
وی افزود: ایکاش این مناسبات را در مورد کارگردان به مثابه یک لیدر، پدر، مادر و ... کنار بگذاریم. امروزه در گروه ها با جمله ما همه باهم برابریم، کار را شروع میکنیم اما هیچکس با هیچکس برابر نیست، این موضوع، مطلبی تنها کلامی نیست و باید آن را تمرین کنیم. «برادران کارامازوف» پس از پروسه ۱-۲ ساله در «پسران تاریخ» شروع شد و چند سال طول کشید تا به این خروجی منجر بشود، که واقعا محصول کار گروه است و نه من به مثابه کارگردان.
ایده چندصدایی باختین مهم شد
خیلنژاد در مورد ارتباط اثر با رمان، توضیح داد: ما مواردی را در طول تمرین که از ایدههای داستایوفسکی بود، اتوود میکردیم تا به نتیجهای برسیم. ایده چندصدایی باختین نیز برای من بسیار مهم شده بود، زیرا در این اثر کاراکترها ورای یک بعد روانشناختی که در اثر داستایوفسکی میبینیم، ابعاد دیگری دارند. ورای اینکه ما به ایدههای رمان در اثر، اتکا کنیم، کوشیدیم که به کشفیات در تمرین توسط بدنها متکی باشیم.
وی افزود: فکر میکنم اگر گروهی مخاطب را درون پلاتو خود راه ندهد، بهتر است. ما بر اساس زیباییشناسی خود این نمایش را ساختیم و نه علایق مخاطب.
تئاتر؛ قرار گرفتن در یک موقعیت انسانی
سرور در ادامه، در مورد موضوع مخاطب در تئاتر، عنوان کرد: ما اگر یک بهای ۲۰۰ هزار تومانی را برای بهای بلیت در نظر بگیریم پس از اینکه نور مخاطب خاموش شد دیگر چه اهمیتی دارد که چه کسی چه احساسی در برخورد با اجرا بروز میدهد؟ اصلا چرا در تاریکی قرار میگیریم؟ ما ممکن است کنار یک مامور دولتی قرار گرفته باشیم، یک خانواده اشرافی و یا یک دانشجوی شهرستانی، نور که میرود ما در یک موقعیت صرفاً انسانی قرار میگیریم. امیال انسانی پالایش میشود و در یک موقعیت جمعی یک داستان را میبینیم و هرکدام به درجات منحصربهفردی از پالایش میرسیم.
پیروزی تئاتر زیرزمینی؛ یک فضای موازی با جریان رسمی
وی در پایان بیان کرد: تئاتر زیرزمینی پیروزی قاطع خود را بیش از هر هنر دیگری به وجود آورده است. هیچ هنری در این ۲ سال به این اندازه جهش نداشته است. فکر میکنم تئاتر زیرزمینی یک نوع پیشبرنده است. بسیاری از آثار را نمیشود در زیرزمین به دلیل امکانات سختافزاری محدود اجرا کرد، زیرا نمایش قربانی میشود. به نظر من تئاتر زیرزمینی یک نوع موازی در قیاس با تئاتر رسمی است، به شرطی که زیرزمین را ابزار کار خود کند.
عکس از آوازه جواهریان
نظر شما