پیام‌نما

لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ * * * قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است‏ شما در رنج بيفتيد به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است. * * * رسولى خود از سوى يكتا خدا / فرستاده آمد ز جنس شما

۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۳۲

آیت الله جوادی آملی آزاداندیشی علمی را با سعه صدر در هم آمیخته است

آیت الله جوادی آملی آزاداندیشی علمی را با سعه صدر در هم آمیخته است

آیت الله جوادی آملی پیوند جامعه با رهبر را ضروری می‌داند و معتقد است: در پرتو خلافت نائبان راستین امام معصوم این ارتباط همواره محفوظ می‌ماند و این همان ولایت فقیه است.

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: جامعه شیعه همواره چهره‌های تابناکی را در عرصه علم وحیانی و عقلی، فقه و حدیث به عالم اسلامی معرفی کرده است و نتایج و برکات علمی این چهره‌ها توانسته است در طول بیش از هزار سال، گرمابخش محافل علمی جهان اسلام باشد. یکی از این چهره‌های درخشان تاریخ حوزه‌های علمیه شیعه، بی شک آیت الله عبدالله جوادی آملی است.

آیت الله جوادی آملی از دانشمندان برجسته معاصر و از مفسران ژرف اندیش قرآن کریم است. او که بر اثر نبوغ و خلاقیت علمی و بهره‌گیری از اساتید برجسته در معرفت و معنویت، به جامعیت در علوم عقلی و نقلی اسلامی رسیده، هزاران شاگرد مستعد را در مکتب فکری خود پرورانده و ده‌ها اثر عمیق به جهان علم و معرفت عرضه کرده است. ژرفایی اندیشه، معالی و مکارم اخلاق و صلابت و اتقان رفتاری او نیز اسوه سالکان کوی علم و عمل است. انس و حشر طولانی او با قرآن کریم در تعلیم‌ها و رهنمودهای انس ان ساز و فرهنگ گسترش آشکار است.

جامعیت علمی و بهره مندی فراوان ایشان از علوم گوناگون اسلامی به ویژه علوم ادبی و بلاغی، منطق و فلسفه و کلام و عرفان، اصول و فقه و تفسیر و حدیث موجب شده تا در بررسی هر مسئله و مبحث از مسائل و مباحث علمی از یکسونگری پرهیز شده، با نگاهی جامع به نقد و ارزیابی و تحلیل علمی دربارهٴ آن بپردازد آزاد اندیشی علمی آیت الله جوادی را در نقد و ارزیابی اندیشه‌های عقلی صاحبان مکاتب گوناگون فلسفی و عرفانی و نیز اندیشه‌های تفسیری استوانه‌های بزرگ دانش تفسیر مانند طبری، شیخ طوسی، صدرالمتألهین شیرازی، محی الدین عربی، محمد عبده، سید محمود آلوسی، قرطبی، زمخشری، فخر رازی، علامه بلاغی و علامه طباطبایی، می‌توان مشاهده کرد. استاد این ویژگی مهم را با سعه صدر در آمیخته است. این ویژگی استاد، در برخورد با اندیشه‌ها، مکاتب و پرسش‌های دیگران موجب شده تا هم مجلس درس او پذیرای جمع فراوانی از دانش پژوهان گردد و هم آثار او و از جمله تفسیر تسنیم جایگاه مناسبی برای طرح اشکالات و شبهات مطرح شده دربارهٴ معارف و احکام قرآنی باشد. طرح آرای مخالفان برون دینی و درون دینی از جلوه‌های این خُلق ستوده است.

همچنین می‌توان گفت از بزرگ‌ترین شاخصه‌های پژوهشی و آموزشی علامه جوادی «روشمندی» است که از جلوه‌های سلوک علمی ایشان به شمار می‌آید، چنان که در تسنیم بدون دخالت دادن ذوق و سلیقه خود یا دیگران و پرداختن به استحسانات عقلی و عرفی، بلکه با پایبندی به منهجی قویم و محکم و براساس اصول پایه‌ایِ شناخت قرآن به آن می‌پردازد و هیچ گاه از مرز اصولگرایی و ضابطه مندی گامی فراتر نمی‌نهد.برخورداری از اخلاق متعالی و کریمانه علمی که به نمونه‌هایی از آن‌ها اشاره شد، معظم له را در جایگاه یکی از استادان کم نظیر جهان اسلام قرار داده است. توجه به برخی داوری‌ها در این زمینه سودمند است:

آیت الله جوادی آملی یکی از برجسته‌ترین شاگردان و پیروان امام خمینی بوده و همواره از ایشان به عنوان یک شخصیت بزرگ دینی و سیاسی یاد کرده است. کتاب «امام خمینی در بیان و بنان آیت الله جوادی آملی» نیز به بررسی ابعاد مختلف شخصیتی و اندیشه‌های امام خمینی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی می‌پردازد.

آیت الله جوادی آملی در آثار خود همواره به زهد، تقوا، شجاعت، تدبیر و اخلاص امام خمینی اشاره کرده و این ویژگی‌ها را از عوامل اصلی موفقیت ایشان در رهبری انقلاب اسلامی دانسته است.

ایشان از جمله مفسران و شارحان اندیشه‌های امام خمینی به شمار می‌رود. ایشان در آثار خود به تبیین و تحلیل مبانی فقهی، فلسفی، عرفانی و سیاسی اندیشه‌های امام خمینی پرداخته و تلاش کرده است تا این اندیشه‌ها را در چارچوب نظام اسلامی تئوریزه کند. آیت الله جوادی آملی همواره از امام خمینی به عنوان احیاگر اسلام در عصر حاضر یاد کرده و نقش ایشان در بیداری مسلمانان و احیای ارزش‌های اسلامی را بسیار مهم ارزیابی کرده است. آیت الله جوادی از جمله مدافعان نظریه ولایت فقیه بوده و بر این باور است که این نظریه ریشه در اندیشه‌های امام خمینی دارد. ایشان در آثار خود به تبیین مبانی فقهی و کلامی ولایت فقیه پرداخته و تلاش کرده است تا این نظریه را به عنوان یک اصل اساسی در نظام اسلامی تثبیت کند.

این مرجع عالیقدر همواره بر اهمیت عدالت اجتماعی در اسلام تاکید کرده و بر این باور است که امام خمینی نیز عدالت اجتماعی را از اهداف اصلی انقلاب اسلامی می‌دانست. ایشان در آثار خود به تبیین مفهوم عدالت اجتماعی از دیدگاه امام خمینی پرداخته و راهکارهایی برای تحقق عدالت اجتماعی در نظام اسلامی ارائه کرده است.

آیت الله جوادی آملی معتقد است: هدایت هر موجودی مناسب با کیان خاص او می‌باشد, و چون موجودها از لحاظ درجه وجودی یکسان نیستند, پرورندگان آنها نیز همتای هم نخواهند بود.پرورش صنایع معدنی و همچنین گیاهان و پرندگان و سایر جانوران, همتای پرورش جامعه بشری نبوده و قوانین حاکم بر آن‌ها یکسان نمی‌باشد.تعیین اوصاف رهبر انسان‌ها, و تبیین شرایط رهبری جامعه بشریت, مرهون انسان شناسی و جامعه شناختی بوده, که آن هم وابسته به نحوه جهان بینی مادی یا الهی می‌باشد و سرانجام بینش الهی یک متفکر انسان شناس, در کیفیت طرح مسائل رهبری انسان‌ها سهم بسزایی دارد.محصول شناخت یک متفکر الهی درباره انسان, همانا نیازمندی وی به رهنمودهای غیبی است که بدون راهنمایان معصوم - علیهم السلام - رهیابی او به کمال لائق میسور نمی‌باشد, و در پرتو هدایت آنان خطوط اصلی آن به خوبی بیان می‌گردد و چون شناخت عصمت مدعیان بالاصاله رهبری مقدور توده انسان‌ها نیست, باید توسط علامت عقلی و دلالت تام همانند معجزه ثابت گردد, سپس با تنصیص همان معصوم که رهبری وی به اعجاز ثابت شده است, رهبری معصوم دیگر ثابت شود. چنان که رهبری معصوم دوم نیز با اعجاز وی قابل اثبات می‌باشد. و معجزه حجت برهانی است نه حجت ظنی و عامی.

ایشان تفکر الهی درباره انسان را همانند تفکر الهی درباره موجودهای دیگر می‌داند و معتقد است: برخی از متفکران الهی بر این پندارند که هر پدیده در اصل حدوث خود نیازمند به مبدء فاعلی بوده و بدون سبب نخست یافت نمی‌شود, و چون با تحقق آن شیء, وصف حدوث بر طرف می‌گردد و نوبت بقا فرا می‌رسد, لذا آن موجود به حال خود واگذار شده و مسؤولیت دوام وی به عهده خودش می‌باشد و در بقا محتاج به سبب نیست.و بعض دیگر از فرزانگان صاحب نظر بر این باورند که سبب نیاز به مبدء فاعلی همانا فقر ذاتی موجودی است که هستی او عین ذاتش نمی‌باشد. لذا فرقی بین حدوث و بقا نیست, و در هر حال محتاج به سبب نخست یعنی واجب الوجود خواهد بود, و از طرف دیگر, مبدء نخست هرگز او را به حال خود رها نمی‌کند.این دو طرز تفکر که دو نحوه جهان بینی الهی است, در عین اشتراک در بعضی از معارف دینی, تفاوت‌های مهمی را به همراه دارد. ممکن است یک صاحب نظر که دارای مبنای دوم است در تمام مراحل نتواند مبنای فکری خود را حفظ کند, لذا در نیمه راه همراه صاحب نظری حرکت می‌کند که دارای مبنای اول است. چنان که ممکن است یک صاحب نظر متضلع که مبنای دوم را پذیرفته است, در تمام مراحل, زیر بنای فکری خود را حفظ کند و تمام راه را با همفکران خاص خود بپیماید و هرگز رفیق نیمه راه نباشد, و یار نیمه راه نیز نگیرد.گروهی از لحاظ انسان شناسی چنین می‌پندارند که جامعه بشری بدون مصلح غیبی راه سعادت را نمی‌پیماید. لذا اصل وحی و نبوت و رسالت را ضروری دانسته, و هدایت جامعه بشری را مرهون پیامبر معصوم - علیه السلام - می‌دانند, و هرگونه تشکلی را بدون رهبری معصومانه پیامبر بی ثمر می‌شمارند, لیکن همین جامعه پیامبر دیده را بعد از ارتحال آن حضرت بی نیاز از رهبر معصوم دانسته, و صرف قرآن را کافی شمرده, و احتیاجی به مبین معصوم و راهنمای منصوص از طرف خدا نمی بیند, و با شعار (حسبنا کتاب الله) نه تنها خود را بعد از ارتحال پیامبر نیازمند به رهبر منصوص نمی‌دانند, بلکه در مقابل پیامبر - صلی الله علیه و آله - به اجتهاد پرداخته, و جلو پیشنهاد و دستور او را می‌گیرند, و سخن آن حضرت را در کام وی محبوس کرده و امت اسلامی را ناکام می‌کنند.

آیت الله جوادی آملی پیوند جامعه با رهبر معصوم را ضروری دانسته و معتقد است: در پرتو خلافت نائبان راستین آن حضرت, این ارتباط همواره محفوظ می‌ماند.بازگشت ولایت فقیه عادل به ولایت فقاهت و عدالت است, و شخص فقیه منهای شخصیت حقوقی خود هیچ سمتی ندارد, بلکه در تمام احکام همتای امت بوده و فاقد تمام مزایای موهوم و امتیازهای متوهم و برتری‌های متخیل بوده, هیچ تمیزی بین او و دیگران نخواهد بود, و شخصیت حقوقی وی نیز فقط عنوان فقاهت و عدالت است که هرگز افزون طلبی را که عین سفاهت و جهالت بوده و امضا نمی‌کند, و هیچگاه برتری خواهی را که عین خیانت و ضلالت می‌باشد نمی‌پذیرد.و اگر حقوق و اختیارات فراوانی برای فقیه جامع الشرایط مطرح است, مرجع همه آنها به وظایف سنگین و بدون امتیاز مادی می‌باشد. البته پاداش معنوی آن نزد خدای سبحان همچنان محفوظ می‌باشد و معنای نیابت فقیه جامع شرایط علمی و عملی از امام معصوم - علیه السلام - تنها در اصل اداره امور امت اسلامی خلاصه نمی‌شود, بلکه لازم است اصول حاکم بر سیاست و قوانین قابل پیروی را از هدایت الهی دریافت کند. تنها تفاوتی که بین نایب و منوب عنه وجود دارد این است که منوب عنه در پرتو عصمت الهی آنچه می‌داند در اثر شهود غیب و علم حضوری است نه اجتهاد از ظواهر و استنباط از ادله, لذا همه علوم وی یقینی می‌باشد. امام نایب وی در اثر عدم عصمت همه آنچه را که می‌داند در اثر استنباط از ادله است که غالب آنها ظنی السند و الدلاله اند, و تعدادی از آنها که از لحاظ سند قطعی اند مانند قرآن کریم و برخی از نصوص که متواترند, از جهت دلالت ظنی می‌باشند, گر چه برخی از ادله هم از لحاظ سند قطعی است, و هم از جهت دلالت جزمی می‌باشد.

کد خبر 6377089

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha