خبرگزاری مهر؛ حسین کشتکار: ظهر چهارشنبه ۳ اردیبهشت ماه، هنگام پخش برنامه «سیمای خانواده» که با قدمتی ۲۹ ساله بعنوان یکی از برنامههای باسابقه صداوسیما شناخته میشود، تصویری از یک جوان پخش کرد که در آن به یکی از بزرگان اهل سنت اهانت شد. پخش این آیتم از دو جهت باعث تعجب طیف وسیعی از مخاطبان گردید.
نخست، آنکه رسانه ملی با پخش روزانه هزاران ساعت برنامه تلویزیونی و رادیویی در بیش از ۱۰۰ شبکه ملی، محلی و بینالمللی، همواره نشان داده که احترام به ادیان الهی به ویژه مذاهب اسلامی را بعنوان یکی از اصول اساسی برنامه سازی در دستور کار خود قرار داده است. بنابراین پخش چنین محتوایی که صراحتاً مخالف سیاستهای رسانه ملی است باعث تعجب و جلب توجه مخاطبان شد.
دوم، آنکه این محتوا نه در پخش زنده، بلکه در یک آیتم ضبطی برای استفاده به عنوان میانبرنامه در سیمای خانواده پخش شد. این در حالیست که طبق روال صدا و سیما، آیتمهای این چنینی از ابتدای فرایند تولید تا تدوین و پخش، از فیلترهای متعددی عبور میکنند. بر این اساس رسیدن چنین محتوایی به مرحله پخش و آنتن، خود عامل توجه و تأمل است.
این دو عامل باعث شد تا روابط عمومی سیمای رسانه ملی با انتشار بیانیهای از این ماجرا بعنوان «خطای نابخشودنی و مشکوک» نام برده و از عزل دو مدیر شبکه یک و معرفی ۸ نفر به مراجع قضائی و تشکیل کمیتهای ویژه برای بررسی این موضوع در صداوسیما خبر داد.
با انتشار این خبر در سکوهای فضای مجازی واکنشها نیز شروع شد؛ اما مهمترین بازخوردها به این ماجرا خصوصاً از جانب علما و بزرگان اهل سنت و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی، حمایت از واکنش قاطع و سریع صدا و سیما نسبت به این ماجرا، تاکید بر پیشگیری از وقوع اتفاقات مشابه بود تا جایی که مولوی عبدالحمید نیز مردم را به وحدت، آرامش و دوری از رفتارهای هیجانی دعوت کرد.
در حالی که فضای افکار عمومی در کشور یکپارچه در جهت محکومیت اتفاق صورت گرفته و تأیید برخورد قاطع مدیران ارشد رسانه ملی نسبت به این اتفاق بود، بار دیگر روزنامهها و رسانههای زنجیرهای فرصت را مغتنم شمرده و تلاش کردند از این آب گلآلود شده، ماهی خود را صید کنند.
این رسانههای زنجیرهای با دو محور نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند.
نخست، تمرکز بر بازخوانی و بازیابی خطاهایی که در سالهای گذشته در شبکههای تلویزیونی صدا و سیما رخ داده بود و تلاش برای بازنمایی رسانه ملی به عنوان عاملی وحدت شکن و تفرقه افکن در مسائل مذهبی و ملی که با تیترهایی مانند «شبکه ضدوفاق»، «سازمان آشوبزا و کج کارکرد» و… به آن پرداخته شد.
دوم، تلاش برای تسویه حساب سیاسی و گره زدن این اتفاق به مذاکرات هستهای و مشکلات معیشتی کشور که در این مطالب تلاش کردند سیاستهای رسانه ملی را عاملی مخرب در راستای منافع ملی نمایش دهند که برای این محتواها نیز از تیترهایی مانند «تضاد منافع تندروها با منافع ملی»، «خطایی که عمداً سهوی شد!» و… استفاده کردند.
به نظر میرسد مسئله اساسی در این اتفاق و اتفاقات مشابه آن، توجه به «امر ملی» به عنوان یک رسالت در تحلیل و واکنش رسانهها است. عرصه رسانه و افکار عمومی کشور، تشک کشتی نیست که تا پای حریف لرزید، تلاش کنیم که پشت او را با تکانههای پیاپی به خاک بمالیم و دور افتخار بزنیم. باید مسائل ملی را ملی دید. بر این اساس است که فارغ از اختلافات رویکردی یا سیاسی مدیران صدا و سیما با برخی رسانههای دیگر، نباید شاهد «ذبح وحدت ملی» و «اصرار بر ایجاد شکاف در مردم» توسط برخی رسانهها باشیم، با این مقصود که صرفاً بتوانند فشاری مضاعف به رقیب سیاسی خود بیاورند. بیشک این رفتارها و نگاههای حداقلی و تنگ نظرانه یکی از موانع مهم رشد فهم سیاسی در کشور و محوریت «امر ملی» در تحلیلهای عمومی و کنشهای رسانهای خواهد بود.
نظر شما