به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه «ایران» به چالش صندوقهای بازنشستگی پرداخته و نوشت: جمعیت ایران به سرعت در حال پیری است. این تغییرات جمعیتی بویژه در حوزه بازنشستگان، چالشهای جدی را برای سیاستگذاران و مدیران صندوقهای بازنشستگی به همراه دارد. برخی از اشتباهات در دورههای مختلف، بویژه انتخاب مدیران سیاسی به جای حرفهای و آیندهنگر در صندوقها و شرکتهای تابعه، موجب نگرانیهایی درخصوص تأمین مالی بازنشستگان در دهههای آینده شده است. همچنین اغلب شرکتهای وابسته به صندوقها نیز مانند بقیه کسبوکارها، از فضای عمومی کشور تأثیر پذیرفته و بعضاً با کاهش سود مؤثر مواجه شدهاند. در این میان، طولانی شدن دوره اشتغال و به تأخیر انداختن بازنشستگی نیز گرچه در ظاهر راهگشا است، ولی هزینههای درمانی را تشدید میکند و تمایل به بیمههای خویشفرما را کاهش میدهد.
از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی که در سالهای گذشته بر کشور وارد شده، موجب کاهش توانمندی جامعه کارمندی و کارگری در پسانداز مالی برای دوران بازنشستگی شده است. بسیاری از کارگران و کارمندان پس از بازنشستگی هنوز مستأجر هستند و برخی از آنها حتی پسانداز مؤثری برای دوران بازنشستگی ندارند. علاوه بر این، محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، نظیر کاهش نرخ باروری و خانوادههای تکفرزند، وضعیت را پیچیدهتر کرده است. در چنین شرایطی، مدیران صندوقهای بازنشستگی ایران باید با دیدی عمیقتر و تخصصیتر به اداره منابع خود پرداخته و بهصورت استراتژیک از آنها برای تأمین رفاه بازنشستگان آینده صیانت کنند.
اقتصاددانان در تحلیلهای خود بارها به این نکته اشاره کردهاند که یکی از اصلیترین عوامل تأمین رفاه بازنشستگان، مدیریت هوشمند منابع صندوقهای بازنشستگی است.
به عنوان مثال در کشورهای پیشرفته، صندوقهای بازنشستگی علاوه بر ارائه خدمات اجتماعی، بهطور مستمر در تلاشاند تا بازده مالی این صندوقها را افزایش دهند. در این کشورها، انتخاب مدیران متخصص و با نگاه بلندمدت برای اداره صندوقها از اولویتهای اصلی است. در این زمینه، تجربه کشورهای توسعهیافته در استفاده از تکنولوژیهای نوین، سرمایهگذاریهای استراتژیک و اتخاذ تصمیمات اقتصادی مبتنی بر تحلیلهای دقیق و بهروز، به وضوح قابل مشاهده است. اکنون مهمترین مسئولیت اجتماعی صندوقها، افزایش توان مالی آنهاست. برای تحقق این هدف، باید برنامهریزی دقیقی برای رشد مالی و بهرهوری منابع صندوقها داشته باشیم. در حقیقت، اگر صندوقها بتوانند منابع مالی خود را به درستی مدیریت کرده و آنها را به سمت پروژهها و سرمایهگذاریهای سودآورتر هدایت کنند، توانایی بیشتری برای پوشش نیازهای بازنشستگان آینده خواهند داشت.
با این حال، فشارهایی که از طرف برخی کانونهای سیاسی از جمله برخی نمایندگان مجلس برای تخصیص منابع صندوقها و شرکتهای وابسته به پروژههای غیرمرتبط مانند احداث ورزشگاهها و… بر صندوقهای بازنشستگی و وزارت رفاه وارد میشود، راهحل مناسبی برای این مشکل نیست. اگرچه ورزش یکی از ارکان مهم برای سلامت و کاهش مشکلات اجتماعی است، ولی در شرایط کنونی، منابع صندوقهای بازنشستگی باید صرف رفع نیازهای اساسی بازنشستگان فعلی و آتی، افزایش کیفیت زندگی آنها و تضمین امنیت مالیشان شود. از اینرو، برای حفظ پایداری صندوقهای بازنشستگی و افزایش توان مالی آنها، باید بهطور جدی به مسأله تخصصیشدن مسئولیت اجتماعی پرداخته شود. صندوقها باید با نگاه حرفهای و مبتنی بر علم اقتصاد، منابع خود را مدیریت کنند.
اگر مدیران صندوقها و نهادهای تصمیمگیرنده در وزارت رفاه ایران بتوانند اولویت تعیین شده یعنی تخصص، کارآیی و آیندهنگری به مسائل اقتصادی و اجتماعی را حفظ کنند و فشارهای انحرافی را از طریق گفتوگو با ذینفعان کنترل کنند، قادر خواهند بود شرایط بهتری برای بازنشستگان آینده فراهم آورده و از تقاضاهای مالی نامتعارف که ممکن است آنها را تحت تأثیر قرار دهد، در امان بمانند. البته از ذینفعان بویژه جامعه بیمهپرداز و مستمریبگیر نیز انتظار میرود در این مسیر، حامی جدی تصمیمهای بهینه باشند تا مدیران صندوقها و شرکتها بتوانند با جدیت لازم، مدافع منافع فعلی و آتی آنها باشند.
نظر شما