خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: در نخستین هفتههای سال ۱۴۰۴، زمینهای برای گفتوگوهای غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا فراهم شد. نخستین دور از این مذاکرات در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴ (۱۱ آوریل ۲۰۲۵) در مسقط، پایتخت عمان، با میانجیگری این کشور و بهصورت غیررسمی و پشت درهای بسته برگزار شد. این نشست، که در سکوت خبری شکل گرفت، بیشتر به تبادل پیام و سنجش میزان آمادگی طرفین برای ازسرگیری روند دیپلماسی اختصاص داشت.
در ادامه، دور دوم مذاکرات در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ (۱۹ آوریل ۲۰۲۵) در شهر رم ایتالیا البته با میزبانی و میانجیگری عمان برگزار شد. گزارشهای منتشرشده حاکی از آن است که فضای کلی مذاکرات مثبت ارزیابی شده و قرار است دور سوم این گفتوگوها طی روزهای آتی مجدداً در مسقط برگزار شود. پیوستگی این سه نشست نشان از تلاشی آهسته اما پیوسته برای باز کردن گرههای موجود در روابط تهران و واشنگتن دارد.
با این حال، فضای مثبت مذاکرات، با مجموعهای از اظهارات متناقض و اقدامات ضدونقیض از سوی مقامات آمریکایی همراه شده است. از تغییر موضع ناگهانی درباره حق غنیسازی ایران، تا اعمال همزمان تحریمهای جدید، اصرار بر مذاکرات مستقیم در حالی که گفتوگوها بهصورت غیرمستقیم ادامه دارد و غیره، همه و همه نشانههایی از بیثباتی راهبردی و چندگانگی در سیاست خارجی دولت ترامپ به شمار میرود که در این نوشتار به چند مورد از تناقضات اشاره میشود؛
۱. تغییر موضع ناگهانی درباره غنیسازی اورانیوم
یکی از برجستهترین نشانههای تناقض در مواضع آمریکا در جریان مذاکرات اخیر، اظهارات متناقض «استیو ویتکاف» نماینده ویژه ترامپ در مذاکرات درباره حق ایران برای غنیسازی اورانیوم بود. او ابتدا در گفتوگویی با شبکه «فاکسنیوز» در تاریخ ۱۷ آوریل اعلام کرد که دولت ترامپ ممکن است با ادامه غنیسازی اورانیوم توسط ایران تا سطح ۳.۶۷ درصد که در برجام نیز مجاز شمرده شده بود موافقت کند، مشروط بر آنکه ایران دسترسی کامل بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تضمین کند. این اظهارات در رسانههای بینالمللی بهعنوان نرمش یا انعطاف از سوی دولت ترامپ تلقی شد.
اما تنها چند ساعت بعد، بیانیه رسمی منتشرشده از سوی دفتر ویتکاف و شورای امنیت ملی آمریکا، حاکی از موضعی کاملاً متفاوت بود. در این بیانیه صریحاً تأکید شده بود که هیچگونه غنیسازی اورانیوم در خاک ایران قابل قبول نیست و ایالات متحده تنها زمانی حاضر به توافق خواهد بود که ایران کل زیرساخت هستهای خود را برچیند. استفاده از واژه «توافق ترامپی» در این بیانیه، اشاره به موضع تهاجمیتر نسبت به برجام دارد؛ توافقی که ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. این تناقض آشکار، نهتنها از نبود انسجام در تیم دیپلماسی جدید آمریکا حکایت دارد، بلکه باعث بیاعتمادی شدید در طرف ایرانی شد. البته برخی این چرخش سریع موضع را به اختلافات داخلی در دولت ترامپ نسبت دادند.
۲. اصرار بر مذاکرات مستقیم در مقابل تأکید ایران بر مذاکرات غیرمستقیم
یکی دیگر از تناقضات جدی در مواضع آمریکا، مربوط به نحوه برگزاری مذاکرات با ایران است. در حالی که ویتکاف، بارها در رسانههای آمریکایی از «آغاز مذاکرات مستقیم با مقامات ایرانی» سخن گفته و حتی این موضوع را دستاوردی بزرگ برای دولت جدید معرفی کرده است، مقامات ایرانی این ادعا را بهصراحت رد کردهاند.
این تناقض نهتنها از اختلاف در روایتها حکایت دارد، بلکه موجب شکلگیری دو تصویر کاملاً متفاوت از روند دیپلماسی در افکار عمومی شده است. واشنگتن تلاش میکند این گفتوگوها را بهعنوان نشانهای از عقبنشینی ایران و پیروزی سیاست فشار حداکثری جلوه دهد.
از دیدگاه کارشناسان، علت این دوگانگی در مواضع آمریکا میتواند به رقابتهای درون دولت ترامپ و تلاش برای مدیریت افکار عمومی داخلی مرتبط باشد. ترامپ، که خود را معمار سیاست سختگیرانه علیه ایران میداند، نمیخواهد مذاکرات جدید بهگونهای جلوه کند که گویی آمریکا در حال عقبنشینی از مواضع قبلی خود است. به همین دلیل، برخی مقامات دولت او سعی دارند فضای گفتوگوها را به نفع خود تفسیر کرده و وانمود کنند که ایران ناچار به مذاکره مستقیم شده است.
۳. اعمال تحریمهای جدید همزمان با پیشنهاد مذاکره
یکی از مهمترین تناقضهایی که در هفتههای اخیر از سوی دولت ترامپ مشاهده شده، اقدام همزمان به اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و طرح پیشنهاد مذاکره است. در حالی که مقامات آمریکایی بارها از آمادگی برای رسیدن به یک توافق جدید سخن گفتهاند، در تاریخ ۹ آوریل ۲۰۲۵، وزارت خزانهداری آمریکا چند نهاد ایرانی مرتبط با صنعت هستهای را به فهرست تحریمها اضافه کرد. این اقدام درست چند روز پیش از برگزاری دور دوم مذاکرات در رم انجام شد و پیام سیاسی بسیار منفی به طرف ایرانی مخابره کرد. همچنین در آستانه دور دوم مذاکرات، آمریکا یک سری تحریمهای نفتی را نیز علیه ایران اعمال کرد.
این دوگانگی در رفتار آمریکا، موجب شد بسیاری از تحلیلگران سیاسی، سیاست خارجی واشنگتن را فاقد انسجام و دچار بحران در تصمیمگیری تلقی کنند. از دیدگاه تهران، تحریمهای جدید نهتنها نقض روح گفتوگو و دیپلماسی است، بلکه نشانهای از نبود اراده واقعی در کاخ سفید برای رسیدن به توافقی عملیاتی محسوب میشود. مقامات ایرانی تأکید کردهاند که «زبان تهدید و تحریم» با مذاکره سازگار نیست و ادامه این رویکرد باعث تضعیف مسیر گفتوگو خواهد شد.
در طرف مقابل، برخی مقامات دولت ترامپ این تحریمها را «ابزار فشار برای تقویت دست آمریکا در مذاکرات» معرفی کردهاند. اما این توجیه، از نظر بسیاری از ناظران، نهتنها موجب تسهیل مذاکره نمیشود، بلکه فضا را تنشآلودتر میکند. بهویژه اینکه ایران پیشتر نیز بارها اعلام کرده بود که مذاکرات تحت فشار تحریمی معنا ندارد و هرگونه امتیازدهی مشروط به برداشتن گامهای اعتمادساز از سوی واشنگتن است.
در نتیجه، این تناقض در رویکرد یعنی همزمان دعوت به مذاکره و اعمال فشار حداکثری فضای بیاعتمادی بین دو کشور را عمیقتر کرده و موجب شده که روند گفتوگوها با احتیاط و کندی پیش برود.
۴. تناقض در پیامهای امنیتی و نظامی نسبت به ایران
در حالی که دولت ترامپ در جریان مذاکرات و نیز از طریق نمایندگان دیپلماتیک خود پیامهایی مبنی بر تمایل به رسیدن به توافق با ایران ارسال کرده، همزمان در سطح نظامی پیامهایی متضاد مخابره کرده است. برای مثال، همزمان با مذاکرات غیرمستقیم در رم، پنتاگون از اعزام مجدد ناو هواپیمابر به منطقه خلیج فارس خبر داد. این اقدام با هدف «حفظ بازدارندگی» عنوان شد، اما از نگاه ایران و بسیاری از ناظران منطقهای، نوعی تهدید ضمنی و نمایش قدرت تلقی شد.
از طرفی دیگر، برخی مقامات وزارت دفاع آمریکا در گفتوگوهایی با رسانهها عنوان کردند که «هیچ برنامهای برای درگیری نظامی با ایران وجود ندارد و هدف اصلی از حضور نظامی، محافظت از منافع آمریکا و متحدانش است». این در حالی است که ادعا شد که تنها چند روز پیش از این اظهار نظرها، نیروی هوایی آمریکا یک رزمایش مشترک با رژیم صهیونیستی در سناریویی تمرینی برای حمله به تأسیسات هستهای ایران برگزار کرده بود. این پیامها، اگرچه در ظاهر دفاعی معرفی میشوند، اما عملاً در تضاد با فضای دیپلماسی و مذاکره قرار دارند.
۵. تناقض در نوع برخورد با زندانیان دوتابعیتی
در روزهای منتهی به مذاکرات رم، چند مقام آمریکایی از آمادگی واشنگتن برای گفتوگو در خصوص مبادله زندانیان سخن گفتند و حتی آن را نشانهای از «نیت انسانی» و «اعتمادسازی اولیه» توصیف کردند. با این حال، تقریباً در همان زمان، وزارت دادگستری آمریکا دو پرونده جدید علیه اتباع ایرانیآمریکایی گشود که یکی از آنها به اتهام دور زدن تحریمها بود. از دید ایران، این رفتار دوگانه نشاندهنده آن است که آمریکا موضوع زندانیان را نه بر پایه اصول انساندوستانه، بلکه صرفاً بهعنوان اهرم فشار سیاسی استفاده میکند.
این تناقض باعث شد مذاکرات احتمالی درباره تبادل زندانیان، که میتوانست عاملی برای کاهش تنش باشد، بهنوعی در سایه بیاعتمادی فرو برود. تهران بارها تأکید کرده که آمریکا باید ابتدا حسننیت واقعی در موضوعات بشردوستانه نشان دهد تا مسیر گفتوگو در سایر حوزهها هموار شود. چنین رفتار دوگانهای حتی در میان نهادهای داخلی آمریکا نیز محل بحث بودهاست؛ چون برخی نهادهای امنیتی از «ضرورت حفظ فشار» میگویند، در حالیکه نهادهای دیپلماتیک تلاش میکنند فضای سازندهتری ایجاد کنند.
فرجام سخن
بررسی روند مواضع و رفتارهای ایالات متحده در جریان مذاکرات با ایران نشان میدهد که واشنگتن با یک سیاست خارجی چندپاره و ناهماهنگ وارد میدان شده است. تناقضهایی که در حوزه غنیسازی اورانیوم، شکل مذاکرات، اعمال تحریمها، رفتار امنیتی و حتی موضوع زندانیان دوتابعیتی مشاهده میشود، همگی نشان میدهند که میان نهادهای تصمیمساز آمریکا یا حتی در درون تیم ترامپ، اجماع مشخصی وجود ندارد.
از دیدگاه ایران، چنین رفتارهایی نهتنها پیامهای متضادی ارسال میکند بلکه اعتمادسازی را دشوارتر میسازد. تهران مذاکرات را با رویکردی مشروط و با دقت در نشانههای رفتاری آمریکا دنبال میکند؛ در شرایطی که هر پیام مثبت با اقدام متناقضی همراه شود، احتمال دستیابی به توافق کاهش مییابد. این فضای بیاعتمادی دوطرفه کنونی، نتیجه طبیعی سالها تقابل و تجربههای تلخ در تعامل با یکدیگر است، اما رفتارهای متناقض آمریکا آن را عمیقتر کرده است.
بنابراین اگر دولت ترامپ بهدنبال رسیدن به توافقی جدید و پایدار با ایران است، ضروری است که ابتدا انسجام در سیاست خود را بازیابد. فرستادن پیامهای روشن، یکپارچه و باثبات، پیشنیاز هرگونه پیشرفت دیپلماتیک است. در غیر این صورت، مذاکرات آینده از جمله دور سوم در مسقط نهتنها به نتیجه نخواهد رسید، بلکه ممکن است موجب اتلاف وقت و تشدید بدبینی شود، آن هم در شرایطی که منطقه بیش از همیشه نیازمند تنشزدایی واقعی است.
نظر شما