خبرگزاری مهر، گروه استانها- محراب علوی: استان خوزستان بهعنوان قطب تولید نفت و گاز ایران، با تولید ۷۵ درصد نفت کشور و استخراج روزانه ۱۰۰ میلیون مترمکعب گاز، نقش بیبدیلی در اقتصاد ملی ایفا میکند اما این نقش کلیدی، هزینهای سنگین برای محیطزیست و سلامت ساکنان این منطقه به همراه داشته است.
گازهای مشعل (گازهای همراه نفت) که بخش قابلتوجهی از آلودگی هوای خوزستان را تشکیل میدهند نهتنها منبعی برای انتشار گازهای گلخانهای هستند، بلکه سلامت عمومی و کیفیت زندگی در شهرهایی مانند اهواز را بهشدت تحت تأثیر قرار دادهاند.
با وجود وعدههای مکرر شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب و مسئولان برای جمعآوری این گازها، پیشرفت طرحها با کندی پیش میرود و تعهدات زیستمحیطی همچنان روی کاغذ باقی مانده است.
وعدههای بزرگ، نتایج ناچیز
به گفته ابراهیم پیرامون، مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب، این شرکت از ۴-۵ سال پیش برنامهای برای جمعآوری گازهای مشعل آغاز کرده و ۵۰۰ میلیون فوت مکعب گاز به شرکتهای دانشبنیان و بخش خصوصی واگذار شده است. همچنین فرخ علیخانی، مدیر نظارت بر تولید نفت و گاز شرکت ملی نفت ایران از پیشرفت ۷۵ تا ۹۶ درصدی برخی طرحهای جمعآوری گازهای مشعل مانند طرحهای الانجی ۳۱۰۰، الانجی ۳۲۰۰، مارون و بیدبلند خبر داده است. با این حال، این ادعاها با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد. معاون محیط زیست انسانی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان تأکید کرده است که قرار بود جمعآوری گازهای مشعل تا پایان سال ۱۴۰۲ به اتمام برسد اما این هدف محقق نشده است. وجود ۵۰ پایه فلر در اطراف شهر اهواز و تداوم آلودگی ناشی از آن، گواهی بر این ناکامی است.
گازهای همراه نفت که عمدتاً از متان و دیگر گازهای گلخانهای تشکیل شدهاند نهتنها به تغییرات اقلیمی دامن میزنند، بلکه با انتشار ذرات معلق و ترکیبات سمی، سلامت ساکنان خوزستان را به خطر میاندازند. اهواز، که بارها در فهرست آلودهترین شهرهای جهان قرار گرفته با معضل آلودگی هوای ناشی از فلرهای نفتی، گردوغبار و فعالیتهای صنعتی دستوپنجه نرم میکند. این آلودگیها به افزایش بیماریهای تنفسی، قلبی و حتی سرطان در میان ساکنان منجر شده است. با این حال، برنامهریزیهای ناکارآمد و تأخیر در اجرای طرحهای جمعآوری گازهای مشعل، این بحران را تشدید کرده است.
از کمبود منابع تا ناکارآمدی مدیریتی
اجرای طرحهای جمعآوری گازهای مشعل، به گفته علیخانی، در سه سطح کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت دنبال میشود. در بخش کوتاهمدت، فروش گازهای مشعل به بخش خصوصی مطرح شده است اما این طرحها به دلیل پیچیدگیهای فنی و مهندسی، کمبود سرمایهگذاری و وابستگی ۳۵ درصدی به تجهیزات خارجی با کندی پیش میروند. اگرچه ۶۵ درصد تجهیزات از داخل تأمین میشود اما وابستگی به واردات تجهیزات، بهویژه در شرایط تحریم، یکی از موانع اصلی است. علاوه بر این، نبود هماهنگی مؤثر بین بخشهای مختلف، از جمله شرکتهای دانشبنیان، بخش خصوصی و نهادهای دولتی، باعث شده است که پیشرفت طرحها به سطح مطلوب نرسد.
یکی دیگر از مشکلات، ناکارآمدی در مدیریت منابع و اولویتبندی پروژههاست. با وجود تأکید بر نقش شرکتهای دانشبنیان و حمایت از آنها، به نظر میرسد که این شرکتها با موانع مالی و اداری مواجه هستند. محمد رضا خسروی نیکو، رئیس دانشگاه صنعت نفت به ظرفیت بالای این دانشگاه و شرکتهای دانشبنیان در حل مشکلات اشاره کرده و پیشنهاد تشکیل کنسرسیومهای چندجانبه را مطرح کرده است اما فقدان سازوکارهای اجرایی مشخص و عدم تخصیص بودجه کافی، این پیشنهادات را در حد ایده نگه داشته است.
واگذاری بخش قابلتوجهی از طرحهای جمعآوری گازهای مشعل به شرکتهای دانشبنیان و بخش خصوصی در تئوری گامی مثبت به سوی بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی است اما در عمل، این شرکتها با چالشهایی نظیر کمبود نقدینگی، پیچیدگیهای فنی و نبود حمایت کافی مواجه هستند. به گفته خسروی نیکو، قوانین حمایتی از شرکتهای دانشبنیان وجود دارد اما اجرای این قوانین با موانع متعددی روبهروست. برای مثال، طرح الانجی در خرمشهر که با همکاری دانشگاه صنعت نفت و یک شرکت دانشبنیان در حال اجراست هنوز به مرحله بهرهبرداری کامل نرسیده است. این موضوع نشاندهنده شکاف عمیق بین برنامهریزیهای کلان و اجرای عملیاتی است.
تبعات اجتماعی و زیستمحیطی
تأخیر در جمعآوری گازهای مشعل، تبعات گستردهای برای مردم خوزستان به همراه داشته است. گزارشها حاکی از افزایش بیماریهای تنفسی و کاهش کیفیت زندگی در شهرهای صنعتی مانند اهواز است. معاون محیط زیست خوزستان از برنامهریزی برای حذف تمامی فلرها بر اساس یک زمانبندی مشخص خبر داده اما فقدان شفافیت در این زمانبندی و نبود نظارت مؤثر، اعتماد عمومی را خدشهدار کرده است. برنامه جامع کاهش آلودگی هوای خوزستان که در سال ۱۳۹۶ تدوین شده، همچنان در مرحله پایش باقی مانده و نتایج ملموسی برای ساکنان به همراه نداشته است.
برای رفع این معضل دیرینه، نیاز به بازنگری اساسی در رویکردهای مدیریتی و اجرایی وجود دارد. شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب باید گزارشهای دورهای و شفافی از پیشرفت طرحها ارائه دهد تا اعتماد عمومی بازسازی شود، وابستگی به تجهیزات خارجی از طریق سرمایهگذاری در تولید داخلی و حمایت واقعی از شرکتهای دانشبنیان کاهش یابد، ایجاد همکاریهای ساختاریافته بین دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان و بخش خصوصی برای تسریع در اجرای طرحها، تقویت نقش نهادهای نظارتی مانند اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان برای اطمینان از اجرای تعهدات. تخصیص بودجههای مشخص برای کاهش آلودگی و جبران خسارات زیستمحیطی به جوامع محلی از جمله راهکارهایی است که میتوان در این زمینه به کار گرفت.
خوزستان، بهعنوان یکی از مهمترین مراکز تولید انرژی ایران، شایسته توجهی بیش از وعدههای کاغذی است. ناکامی در جمعآوری گازهای مشعل نهتنها سلامت ساکنان این منطقه را به خطر انداخته بلکه به اعتبار صنعت نفت ایران در حوزه مسئولیتپذیری زیستمحیطی لطمه زده است.
در حالی که شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب از پیشرفتهای خود سخن میگوید، واقعیتهای میدانی نشاندهنده تأخیرهای مکرر، ناکارآمدی و نبود هماهنگی بین بخشهای مختلف است. برای رفع این معضل، نیاز به عزم ملی، شفافیت در اجرا و حمایت واقعی از ظرفیتهای داخلی است. تا زمانی که این اقدامات بهصورت عملیاتی محقق نشود، خوزستان همچنان زیر سایه آلودگی و وعدههای تحققنیافته باقی خواهد ماند.
نظر شما