یک کارشناس و پژوهشگر تاریخی گفت: رضاخان اصلاً به فکر کشور نبود بلکه به دنبال فرار از ایران بود، او به محض آنکه اطلاع پیدا کرد نیروهای روس از قزوین به سمت تهران حرکت کردند به جنوب فرار کرد.
نخستوزیر انگلیس اینگونه به نمایندگان مجلس عوام گزارش داد: «دیکتاتور را بیرون کردیم و به تبعید فرستادیم و بهجای او پادشاهی را نشاندیم که قول داده مجموعهای از اصلاحات را انجام دهد.»
فروغی به قوای نظامی دستور شاه را اعلام کرد که از هرگونه مقاومت خودداری کنندایندستور سرلشکر شاهبختی را در اهواز خشمگین کرد. او تلگراف زد که «چرا دست از جنگ بکشیم؟ داریم فاتح میشویم.»
ستوان کنعانیزاده با اطلاع از شروع تجاوز شوروی به خاک ایران، در حالیکه سر سربازان خود فریاد میزد «منتظر چه هستید؟ باید بجنگیم!»، سربازان تازه از خواببیدارشده را به اسلحهخانه برد.
با وقوع کودتای رشیدعالی گیلانی، آلمان از ایران درخواست کرد از خاکش برای انتقال تسلیحات به عراق استفاده کند اما رضاخان که از حمله انگلستان و شوروی به ایران میترسید اینخواسته را رد کرد.
چرچیل درباره اشغال ایران گفت: بهعنوان وکیل جامعه ملل و آرمانهایش وارد عمل شدهایم و حق داریم و موظف هستیم پارهای از همان قوانینی را که قصد اعاده و تثبیتشان را داریم زیر پا بگذاریم.