۲۴ فروردین ۱۴۰۴، ۱۶:۰۶

حقه‌های رسانه‌ای برای یک سلاخی

حقه‌های رسانه‌ای برای یک سلاخی

تکنیک‌های رسانه چطور به کمک جنایات رژیم اشغالگر اسرائیل می‌آید.

خبرگزاری مهر - مجله مهر: در جایی از کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» اوریانا فالاچی؛ خبرنگار مشهور ایتالیایی درباره دلیل روایت خود از جنگ ویتنام را این طور می‌نویسد: «من برای شناخت بشریت به اینجا آمده‌ام. به خاطر اینکه دلم می‌خواهد بفهمم مردی که مرد دیگری را می‌کشد در جست‌وجوی چیست و وقتی آخرین گلوله را در بدن مردی فرو می‌کند به چه می‌اندیشد… من برای این اینجا آمده‌ام که بگویم مردم چقدر مزدور و دورو هستند و تا چه اندازه این دورویی به نهایت درجه می‌رسد، مسخره است وقتی جنجال مردم در آن طرف دنیا را برای تعویض قلب (فردی که فقط ۱۰ دقیقه از زندگی‌اش باقیمانده را) می‌بینم و بعد همین مردم در برابر کشته شدن میلیون‌ها جوان سالم که سلاخی می‌شوند و می‌میرند سکوت می‌کنند و معترض نمی‌شوند.» در واقع این حرف‌های خانم خبرنگار نسخه تکراری است که سال‌های سال رسانه‌های بزرگ دنیا آن را برای مردم جهان می‌پیچند و آنها بدون اینکه اختیاری داشته باشند آن را باور می‌کنند و در پس ذهنشان می‌پذیرند که انگار واقعاً در جهان آدم داریم و آدم‌تر و باید پذیرفت که کشته شدن و مردن واقعاً شغل مردمان خاورمیانه و جایی مثل فلسطین است. شاید برای همین است که این روزها با وجود خبرهای شوکه کننده‌ای که همچنان از غزه به گوش می‌رسد کسی آن طور که باید به رگ غیرتش برنمی‌خورد و اهالی دنیا برای نجات بچه‌ها و آدم‌های بی‌گناه کاری از پیش نمی‌برند. این روزها با شدت گرفتن جنایات رژیم اسرائیل در این منطقه نگاهی کوتاه انداختیم به یکی دو تکنیک پرکاربردی که رسانه‌ها طی همه این سال‌ها علیه مظلومیت مردم فلسطین آنها را به کار گرفتند.

مارپیچ سکوت

این نظریه را اولین بار یک محقق آلمانی به اسم الیزابت نوئل نئومان مطرح کرد. تعریف ویکیپدیایی این نظریه می‌گوید مارپیچ سکوت زمانی اتفاق می‌افتد که گروهی از افراد احساس می‌کنند چون نظر و عقیده آنها د ز زر اقلیت قرار دارد پس بهتر است که سکوت کنند، باوری که شاید در واقعیت به هیچ عنوان صحیح نباشد. به عبارت دیگر مارپیچ سکوت به زبان خودمانی‌تر همان ضرب المثل ایرانی است که می‌گوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» به عبارتی طبق این نظریه آدم‌ها برای اینکه مورد حمله و هجمه افکار عمومی قرار نگیرند تصمیم می‌گیرند که سکوت کنند و همین ترس باعث می‌شود تا رفته رفته درباره یک موضوع حائز اهمیت همه آدم‌ها به یک سکوت اجباری دست بزنند. اتفاقی که طی این سال‌ها نمونه‌های قابل لمسش را می‌شد در میان کاربران شبکه‌های اجتماعی به خوبی رؤیت کرد. کافی است کمی به عقب برگردید به چند سال پیش که آتش‌سوزی در جنگل‌های استرالیا باعث شد تا بیشتر کاربران و علی الخصوص سلبریتی‌ها با ابراز تأسف درباره این قضیه برای کوالاهای اقیانوسیه ابراز تأسف کنند؛ در صورتی که جنایات اسرائیل در غزه به سکوت آنها ختم شد عده‌ای که خیال می‌کردند با واکنش نسبت به این قضیه انگ وابسته بودن به نهاد و ارگان خاصی را خواهند خورد و مورد حمله قرار خواهند گرفت. بماند که طی ماه‌های اخیر با شدت گرفتن بیش از پیش کشتار اسرائیل در غزه آش به قدری شور شد که مارپیچ سکوت درباره این قتل عام در شبکه‌های اجتماعی شکست.

برجسته سازی

یکی از پرکاربردترین تکنیک‌های رسانه‌ای در دنیا همین نظریه برجسته سازی است. ترفندی که ماموریتش این است که به جای دعوت به چطور فکر کردن مخاطب را وادار می‌کند که دقیقاً به چه چیزی فکر کند. این تکنیک رسانه‌ای با به حاشیه بردن، حرف نزدن و یا کم حرف زدن درباره یک موضوع حیاتی می‌تواند آن را کم اهمیت جلوه بدهد و موضوعی دیگر را با ضریب اهمیت بسیار کمرنگ‌تر تا حد قابل توجهی مهم و حیاتی نشان دهد. مثلاً تا همین چند سال پیش رژیم صهیونیستی سعی می‌کرد که بمباران مردم نوار غزه را درست با پخش مسابقات جام جهانی فوتبال یکی کند به این امید که با پوشش خبرهای فوتبالی جنایت این رژیم لا به لای هیاهوی ورزشی مردم دنیا گم شود. مثال دیگری که می‌توان درباره موضوع برجسته سازی رسانه‌ای گفت خبر قتل خاشقجی روزنامه نگار عربستانی بود. رسانه‌های مختلف جهان به قدری در پوشش خبری این روزنامه نگار علیه عربستان سعودی آب و تاب به خرج دادند که فرانسه اعلام کرد به خاطر خاشقجی قصد تحریم سعودی را دارد و آلمان می‌خواهد فروش سلاحش را به عربستان متوقف کند. این در حالی است که ما در کنار جنایات و اخبار دردناک کشتار زنان و کودکان غزه کمتر با چنین واکنشی رو به رو می‌شویم.

تکنیک شایعات غواص

قدمت تکنیک‌های رسانه‌ای فقط به قرن معاصر مربوط نمی‌شود بلکه قدمتی به اندازه خود بشر در جوامع مختلف دارد. یکی از قدیمی ترین این تکنیک‌ها تکنیک شایعه سازی درباره عوامل مختلف بوده. موضوع که در بازنمایی ماجرای غزه و واکنش نسبت به آن تأثیر بسزایی دارد. شایعاتی که اگر رد آنها را بگیرید به هیچ منبع موثق و مستدلی نمی‌رسید و فقط می‌بینید که خبری از آنها نیست و هر از چندگاهی سر و کله‌شان مثل غواصی که زیر آب بوده پیدا می‌شود تا افکار عمومی را به سمت دیگری ببرد. شایعاتی مثل ناصبی بودن فلسطینی‌ها و باز پس فرستادن خون‌های اهدایی ایرانیان به آنها یا فروختن زمین‌های فلسطین به اسرائیل که هیچ کدامشان صحه و سقم ندارند و فقط برای مسموم کردن ذهن افکار عمومی به کار می‌آیند.

کد خبر 6432634

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha