۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ۱۸:۰۰

قالیباف: طوفان‌الأقصی راهبرد خاورمیانه جدید را شکست داد

قالیباف: طوفان‌الأقصی راهبرد خاورمیانه جدید را شکست داد

رئیس مجلس گفت: آمریکا با طرح «خاورمیانه بزرگ» درصدد تجزیه کشورها بود اما پس از ناکامی، «خاورمیانه جدید» را با تکیه بر عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی مطرح کرد که طوفان‌الأقصی این را هم شکست داد.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی بعدازظهر امروز (دوشنبه ۲۹ اردیبهشت‌ماه)، در اختتامیه مجمع گفت‌وگوی تهران که به میزبانی مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه با حضور ۲۰۰ هیأت مشتمل بر مقامات ارشد ۵۳ کشور، وزرا و تصمیم‌سازان خلیج فارس و نمایندگان سازمان ملل در حال برگزاری است، ضمن عرض خیرمقدم به مهمانان این دوره از مجمع گفت‌وگوی تهران، به‌ویژه مهمانانی که از راه دور و کشورهای دیگر دعوت ایران را پذیرفته و رنج سفر را تحمل کرده‌اند، از اینکه فرصت حضور در جمع مهمانان فرهیخته مجمع گفت‌وگوی تهران برای او فراهم شده، ابراز خرسندی و از مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه کشور برای برگزاری این کنفرانس آموزنده در تهران تشکر کرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی همچنین در ابتدای سخن ابراز امیدواری کرد گفت‌وگوهای عالمانه مهمانان مجمع گفت‌وگوی تهران، زمینه درک دقیق‌تر و عمیق‌تر از تحولات بین‌المللی و منطقه‌ای را فراهم کند.

قالیباف در ادامه فرصت گفت‌وگوی امروز خود با مهمانان نشست را برای خود از این جهت هم مغتنم خواند که به‌عنوان یک معلم جغرافیای سیاسی در دانشگاه، برخی از دیدگاه‌ها و ایده‌های خود درباره تحولات جهانی و منطقه‌ای را در این جمع فرهیخته به اشتراک بگذارد و شنوای نقد و نظر آن‌ها پیرامون آن باشد.

وی در ادامه با تأکید بر اینکه دانش ژئوپلیتیک، مرکز ثقل مباحث سیاست نیست، بلکه جغرافیا محور اصلی و زیربنایی است که سیاست روبنای آن قرار می‌گیرد، گفت: اما باید دید وقتی از زیربنا بودن جغرافیا در دنیای واقعی صحبت می‌کنیم، یعنی بررسی تعامل سه ضلع اصلی مکان، انسان و زمان؛ به عبارت دیگر، درک و تحلیل ما از پدیده‌های انسانی در زمان‌های مختلف، با تمرکز بر اولویت مکان، تدقیق و بهینه خواهد شد. نتیجه این موضوع نظری این خواهد بود که ما در تحلیل ژئوپلیتیکی از پدیده‌ها، اولویت خود را بر زیربنا بودن مکان قرار می‌دهیم.

رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در دنیای سیاست، زمین سیاسی‌شده به‌عنوان «سرزمین» شناخته می‌شود، اضافه کرد: از این منظر، زمین سیاسی شده و سرزمین، به طور دائمی محور اصلی و مرکز ثقل تحلیل ژئوپلیتیکی و این وجه اصلی تمایز بین دانش‌های همگرای سیاست و ژئوپلیتیک است.

تلاش جوامع غربی برای کمرنگ کردن مفهوم سرزمین و مرز

قالیباف در ادامه با اشاره به تلاش جوامع غربی برای کمرنگ کردن مفهوم سرزمین و مرز، تصریح کرد: با گسترش پدیده جهانی‌شدن در قرن بیستم، گروهی از دانشمندان با اعلام تنزل اهمیت سرزمین و تأثیر آن در قدرت کشورها، از پایان عصر ژئوپلیتیک سخن گفتند، اما این یک ایده سطحی و گذرا بود که پس از جنگ سرد در ادبیات غربی رایج شد و متفکران غربی از جمله فرانسیس فوکویاما با شرح و بسط و تکامل آن در قالب نظریه «پایان تاریخ» تلاش داشتند تا نشان دهند در نظم لیبرال جهانی، اهمیت سرزمین و مرز، جای خود را به همکاری جهان‌شمول کشورها. ذیل برتری آمریکایی داده است؛ اما این درک سطحی از واقعیات جهان، در کمتر از چند دهه رنگ باخت. و همه ما امروز به عینه می‌بینیم که جغرافیا بازگشته است.

رئیس مجلس شورای اسلامی بازگشت ناسیونالیسم، هویت و منافع ملی و اهمیت سرزمین را امری انکارناپذیر خواند و گفت: سیاستگذاری کشورها در بحران پاندمی کرونا، یک مثال روشن برای اهمیت مرزها و پایان ایده دهکده جهانی بود و دیدیم که چگونه دولت‌ها دوباره دیوارهای کشور خود را بالا کشیدند و مرزها را بستند.

قالیباف تحولات چند سال اخیر را نمود واضح‌تری از ابطال ایده پایان عصر ژئوپلیتیک عنوان و تصریح کرد: جغرافیا و سرزمین، همچنان مرکز ثقل منافع و امنیت ملی کشورها و بازگشت ناسیونالیسم و رویگردانی از جهانی‌سازی، حقیقتی واضح در رقابت‌های ژئوپلیتیکی و روابط بین‌الملل در جهان حاضر است. روی کار آمدن جریانات ملی‌گرا، از جمله در ایالات متحده آمریکا، برزیل، آرژانتین، هند و برخی کشورهای دیگر، مثال‌های مشخصی در همین راستا است.

رئیس مجلس شورای اسلامی خطاب به مهمانان نشست گفت: این یک درس تاریخی است که قدرت به عنوان مهم‌ترین واقعیت روابط بین‌الملل، در چرخش است و اکنون از منظر دانش ژئوپلیتیک، ما در دوران گذار در نظم جهانی به‌سر می‌بریم.

ایالات متحده موضع تسلط خود در جهان را از دست داده است

قالیباف با تأکید بر اینکه به گواه تاریخ هژمونی هیچ کشوری پایدار و ماندگار نبوده و نیست، تصریح کرد: دنیای سیاست بین‌الملل در طول تاریخ، هژمون‌های گوناگونی را به خود دیده است و همواره صعود یک کشور به عنوان هژمون جهانی، سقوط آن را نیز در پی خواهد داشت. بررسی شرایط جهانی در دو دهه اخیر نشان می‌دهد دنیای مبتنی بر هژمونی ایالات متحده آمریکا، وارد دوران گذار شده است؛ دورانی که دیگر ایالات متحده موضع تسلط خود در جهان را از دست داده و آمریکایی‌ها دیگر توان بهره‌گیری کامل از قدرت سیاسی، اقتصادی و تجاری خود را چنان‌که در دهه‌های پایانی قرن بیستم در هر نقطه از جهان و بی‌درنگ در راستای منافع ملی‌شان از آن استفاده می‌کردند، از دست داده‌اند. در این دوران گذار، سایر قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی، به دنبال ایفای نقش خود در توزیع فضایی قدرت می‌روند.

وی با بیان اینکه آموزه‌های تاریخی همچنین به ما می‌آموزد که در دوران گذار، کانون‌های گسل‌های ژئوپلیتیک به سمت فعال شدن حرکت می‌کنند، افزود: گسل‌های ژئوپلیتیکی فعال به عنوان سرچشمه سیاست‌های کنونی در جهان عمل می‌کنند و تغییر فراگیر و فعال شدن این گسل‌ها باعث تغییر در نظم جهانی می‌شوند، زیرا بازیگران اصلی قدرت در سطح جهانی در طرفین این گسل‌ها در حالت رقابت قرار دارند.

رئیس نهاد قانون‌گذاری جمهوری اسلامی ایران با اعلام اینکه جهان امروز با سه گسل ژئوپلیتیکی اصلی شناسایی می‌شود، «گسل ژئوهیستوری» یا تاریخی اوراسیا، میان روسیه و اروپا که در اوکراین نمایان شده است، «گسل ژئواکونومیک» میان چین و ایالات متحده در شرق آسیا که به نظر می‌رسد در آینده میان‌مدت فعال‌تر شود و «گسل ژئوایدئولوژیک» در غرب آسیا، میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی را این سه گسل عنوان کرد و گفت: توجه به پویایی این سه گسل در سه منطقه مهم دنیا از آن جهت حائز اهمیت است که این سه گسل، اولاً هرکدام به تنهایی در درون خود ترکیب پیچیده‌ای از تضادهای تاریخی ایدئولوژیک و اقتصادی را دارند و ثانیاً تحولات در هر کدام از این گسل‌ها، بر دو گسل دیگر مؤثر اس و با فعال شدن این سه گسل ژئوپلیتیکی، نظم جهانی به سمت تغییر می‌رود و هندسه جهانی قدرت، نمای جدیدی پیدا می‌کند.

قالیباف در ادامه ریشه گسل تاریخی بین روسیه و اروپا که امروز در مساله اوکراین نمود جدیدی یافته است، را در تاریخ روابط اوراسیا در طول قرون نوزدهم و بیستم میلادی دانست و اضافه کرد: در قرن نوزدهم، روسیه به‌عنوان یک قدرت بزرگ اروپایی شناخته می‌شد و در کنگره وین در سال ۱۸۱۵ نقش مهمی در ترسیم دوباره نقشه اروپا ایفا کرد، در قرن بیستم روسیه شاهد انقلاب ۱۹۱۷ و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی بود. پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی بود که پروژه عقیم سازی روسیه برای اضمحلال هویت روسی در فرهنگ غربی در دستورکار قرار گرفت و تلاش شد با گسترش ناتو به سمت مرزهای روسیه و تحقق سیاست دفاعی و امنیتی اروپا، نفوذ روسیه در عرصه بین‌المللی محدود شود.

تحریک مستمر غرب باعث حمله روسیه به اوکراین شد

رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه تحریک مستمر روسیه توسط غرب به وسیله اوکراین مبنی بر عضویت یا عدم عضویت در پیمان ناتو در نهایت باعث حمله روسیه به اوکراین شد؛ تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران در این جنگ، طرفیت و دخالت نداشت، اما از منظر ژئوپلیتیک نگاه توسعه‌طلبانه ناتو به‌عنوان یکی از ریشه‌های اصلی این بحران غیرقابل انکار است.

قالیباف با بیان اینکه فعال شدن گسل ژئواکونومی بین چین و آمریکا هم، به نوعی به مقابله هژمون آمریکایی با ارتقای نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در نظم جهانی بازمی‌گردد، اضافه کرد: ریشه‌های تاریخی رقابت در منازعه چین و غربی‌ها را نیز می‌توان در دوران هژمونی انگلستان در قرن نوزدهم میلادی شناسایی کرد. با رشد اقتصادی مداوم چین که از لحاظ تولید ناخالص داخلی (GDP) در حال نزدیک شدن به آمریکاست و از لحاظ توان قدرت خرید (PPP) از آمریکا عبور کرده است، منازعه دو کشور برای اداره تجارت بین‌المللی و کسب فناوری‌های آینده، اکنون به یک رقابت برای تعیین نظم جهانی آینده تبدیل شده است.

رئیس قوه مقننه با بیان اینکه ظهور چین به عنوان یک قدرت اقتصادی پیشرو با تلاش آمریکا برای حفظ موقعیت خود در نظم جهانی هم‌زمان شده است، مهم‌ترین راهبرد آمریکا در این گسل ژئواکونومی را رقابت استراتژیک با هدف مهار چین دانست و عنوان کرد: در این راهبرد آمریکا در تلاش است تا با تحریک چین و بالا بردن سطح تنش در محیط پیرامونی این کشور، گسل ژئواکونومی را فعال کند، تا برخلاف راهبرد پنج دهه اخیر چین، سیاست‌گذاری امنیتی به اولویت سیاست‌گذاری‌ها در این کشور تبدیل شود و با افزایش هزینه چینی‌ها، پیشروی این کشور در جهان را کنترل، مهار و مدیریت کند.

قالیباف جنگ تعرفه‌ای آمریکا علیه چین و فشار بر سایر کشورها برای کاهش روابط اقتصادی با چین را یک پایه دیگر از این رقابت راهبردی دانست.

رئیس نهاد قانون‌گذاری جمهوری اسلامی ایران در ادامه و در تحلیل گسل ژئوایدئولوژی در منطقه غرب آسیا، که به نوعی بین ایران و رژیم صهیونیستی شناخته می‌شود، گفت: اینجا باید این نکته را مدنظر قرار داد که محیط جغرافیایی در منطقه غرب آسیا، یک محیط صرفاً قدرت‌محور نیست، بلکه یک محیط تمدنی و به این معنی است که روابط و تعاملات کشورهای منطقه و سایر کشورهای جهان با این منطقه، تحت تأثیر عوامل فرهنگی، تاریخی و هویتی قرار دارد و از گذشته در این منطقه در کنار همزیستی‌ها، اختلافات فرهنگی و مذهبی وجود داشته است. تشدید تنش‌ها در غرب آسیا، در قرن بیستم با تأسیس رژیم صهیونیستی بر مبنای اشغالگری و فشار هژمون انگلیس و سپس آمریکا شکل گرفت و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و عدم به‌رسمیت شناختن اسرائیل، نفی اشغالگری صهیونیستی عمیق‌تر شد.

قالیباف با تأکید بر اینکه درواقع راهبرد جمهوری اسلامی ایران، نمادی از مخالفت ایدئولوژیک با موجودیت رژیم و حمایت از آرمان فلسطین است؛ تصریح کرد: در ادامه این روند و پس از نسل‌کشی رژیم صهیونیستی در غزه و همچنین حمله این رژیم به سفارت ایران در دمشق و واکنش ایران در قالب عملیات‌های وعده صادق ۱ و ۲ سطح تنش میان ایران و رژیم صهیونیستی به درگیری مستقیم در این گسل ژئوپلیتیکی انجامید.

تحلیل سیاست‌های رژیم صهیونیستی خارج از چارچوب نظم جهانی آمریکایی‌شده خطای محاسباتی است

رئیس مجلس شورای اسلامی در بخش دیگر سخنان خود با بیان اینکه تحولات پس از هفت اکتبر ۲۰۲۳ تأثیرات ژئوپلیتیکی مهمی داشت، تأکید کرد: تحلیل راهبردها و سیاست‌های رژیم صهیونیستی خارج از چارچوب تحلیلی نظم جهانی آمریکایی‌شده، یک خطای محاسباتی است. رژیم صهیونیستی هویت ژئوپلیتیکی مستقلی ندارد؛ بلکه هویت ژئوپلیتیکی آن را باید در چارچوب رویکردهای هژمونیک ایالات متحده درک کرد. راهبرد ایالات متحده برای نظم جهانی آمریکایی‌سازی شده، ایجاد محور غربی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، به رهبری رژیم صهیونیستی است تا تنظیم‌گری امور جهانی در این منطقه از طریق آن انجام شود.

قالیباف با اشاره به اینکه البته راهبرد آمریکا در این منطقه، در آغاز قرن بیست و یکم، سیاست «خاورمیانه بزرگ» بود؛ ادامه داد: این ایده رادیکال نومحافظه‌کاران، شامل تجزیه برخی کشورها به کشورهای کوچک‌تر و ایجاد نظم جدیدی برای تأمین منافع نظم جهانی آمریکایی بود؛ اما پس از ناکامی ایالات متحده در تلاش برای تغییر مرزهای جغرافیای سیاسی منطقه منا (MENA)، راهبرد آمریکا به سیاست خاورمیانه جدید تغییر یافت.

وی با بیان اینکه ایده خاورمیانه جدید به دنبال ایجاد یک نظم جدید در خاورمیانه بود که براساس همکاری‌های سیاسی و اقتصادی نیروهای هم‌پیمان آمریکا شکل بگیرد، افزود: برای همین بر عادی‌سازی روابط بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی تمرکز داشت. سیاستی که پای این رژیم را در تعاملات رسمی با برخی از کشورهای عربی منطقه و دشمنان تاریخی رژیم باز کرد.

رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه گفت: وقتی ما در ایران، از موفقیت عملیات طوفان‌الاقصی صحبت می‌کنیم، بر مبنای این محاسبه است که یک عملیات کم حجم به نسبت اقدامات حملات رژیم صهیونیستی، راهبرد هژمون جهانی در این منطقه را به شکست کشید و امروز نه‌تنها صحبتی از ایده خاورمیانه جدید و عادی‌سازی روابط بین کشورهای عربی منطقه با رژیم صهیونیستی نیست، بلکه جهانیان به دنبال محکومیت اقدام‌های این رژیم جنایتکار هستند و راهبرد پیوستگی غربی عبری در این منطقه، به چالش خورده است.

قالیباف تصریح کرد: درست است که طوفان‌الاقصی برای جبهه مقاومت نیز هزینه‌هایی داشته، اما سوال این است که هزینه‌های این عملیات برای رژیم صهیونیستی و ایالات متحده به چه میزان بوده است؟

اسرائیل مشکل اصلی منطقه است؛ اما تلاش دارد خود را به‌عنوان بخشی از راه‌حل منطقه معرفی کند

رئیس مجلس شورای اسلامی با تأکید بر اینکه اسرائیل مشکل اصلی منطقه است؛ اما تلاش دارد خود را به‌عنوان بخشی از راه‌حل منطقه معرفی کند، تصریح کرد: تمرکز بر اسرائیل به عنوان نقطه کانونی کریدور آیمک (IMEC) نیز بخشی از یک نظام محاسباتی خطاست. یک رژیم مبتنی بر اشغالگری که با نسل‌کشی‌اش، منطقه را به سمت مقاومت هدایت می‌کند، جزئی از یک برنامه توسعه یا حتی محور یک کریدور اقتصادی نیست، بلکه اسرائیل عامل اصلی بی ثباتی و ناپایداری کریدوری در منطقه است.

قالیباف تأکید کرد: استقرار توسعه و نظم کریدوری منطقه منوط به امنیت پایدار و امید به آینده در بین جوانان فلسطین، لبنان، سوریه و عراق است.

وی با بیان اینکه امروز دیگر گسل میان اسرائیل و منطقه، تنها یک گسل ژئو ایدئولوژیک نیست، بلکه ابعاد ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک هم پیدا کرده و ثبات منطقه را نشانه گرفته است: گفت: امروز اسرائیل تلاش دارد با همراه ساختن برخی کشورهای منطقه بر روی این گسل سرپوش بگذارد، اما این گسل به چند دلیل قابل ترمیم یا چشم‌پوشی نیست، چراکه اولاً آوارگی مردم فلسطین لبنان و سوریه از سرزمین‌شان تبعات جدی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی دارد که سایر کشورهای منطقه را نیز در برخواهد گرفت. دوماً، اسرائیل امنیت خود را در ناامنی منطقه و بحران‌آفرینی برای حضور گسترده نیروهای آمریکایی در منطقه جست‌وجو می‌کند، از این‌رو هر ثباتی که در منطقه شکل بگیرد با مانع تراشی و سنگ‌اندازی اسرائیل مواجه می‌شود. سوما، ثبات در یک منطقه یک جانبه نیست، بلکه نیازمند مجموعه‌ای از بازیگران است که هر یک دارای منافعی هستند. اسرائیل و برخی کشورهای منطقه باید بدانند که نمی‌توانند به هزینه ناامنی و حذف برخی طرف‌ها، به منافع پایدار و بلندمدتی همچون ایجاد خط کریدوری اقدام کنند.

اسرائیل امنیت خود را در ناامن بودن منطقه می‌داند

قالیباف با بیان اینکه امروز مسئله منطقه، بازی با حاصل‌جمع صفری است که اسرائیل به راه انداخته، اضافه کرد: اسرائیل امنیت خود را در ناامن بودن منطقه می‌داند. کشورهای منطقه نیز باید بدانند رشد و توسعه جزیره‌ای در منطقه غرب آسیا امکان‌پذیر نخواهد بود. تلاش جمهوری اسلامی برای گسترش امنیت به سراسر منطقه برآمده از این رویکرد است که منطقه‌ای امن و پایدار، زمینه‌ساز توسعه کشورهای آن خواهد بود.

وی با تأکید بر اینکه گسل میان اسرائیل و کشورهای منطقه غرب آسیا تنها یک راه‌حل دارد و آن هم خاموشی این منبع ناامنی و تشکیل دولت فلسطینی بر مبنای اراده آزاد و دموکراتیک ساکنان واقعی آن است، تصریح کرد: بر این مبنا جمهوری اسلامی از همکاری حداکثری با کشورهای منطقه استقبال می‌کند و معتقد است که می‌توان با تعریف منافع مشترک، به سمت امنیت پایدار حرکت کرد. لازمه این امر هم این است که کشورهای منطقه نیز بدانند امنیت کالایی وارداتی نیست، بلکه امری درون‌زا و شبکه‌ای است، امنیت‌آفرینی با ایجاد احساس تهدید برای دیگران، بازی منطقه را به نفع هیچ‌کس طراحی نمی‌کند، بلکه مسیر امنیت‌زایی از همکاری مشترک عبور می‌کند.

کد خبر 6472872

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha